چکیده:
«انسجام» یک مفهوم معنایی است که به روابط معنایی موجود در متن اشاره دارد و آن را به عنوان یک متن از غیر متن متمایز و مشخص مینماید. انسجام بالقوّه در ابزارهای نظام زبانی، همچون ارجاع، حذف، جانشینی و... نهفتهاست که در خود زبان قرار دارد. نظر به ضرورت اصل تعادل و برابری در فرایند ترجمه، بازتاب هر یک از عوامل فوق در ترجمه، در راستای حرکت همسو با متن اصلی اهمیت بسزایی دارد. از آنجا که صحیفة سجادیه به عنوان متنی منسجم شامل گونههای مختلف انسجامبخش است، انتظار میرود ترجمههای موجود از آن نیز این عناصر انسجامبخش را در خود بازتاب دهند. این مقاله با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و تطبیق مولفههای انسجام دستوری غیرساختاری در متن دعای دوازدهم صحیفة سجادیه و چهار ترجمه میپردازد. در این جستار، میزان پایبندی مترجمان به بازتاب این مولفههای انسجامبخش بررسی و این نتیجه حاصل شد که در میان انبوه مولفههای یادشده، برخی از مترجمان در سایة حرکت همارز و برابر با متن اصلی و نیز با گزینش برابرنهادهایی مناسب، انسجام موجود در متن اصلی را بهطور کامل در ترجمههای خود انعکاس دادهاند. در مواردی نیز مترجمان از این اصل غافل ماندهاند که این غفلت میتواند ناشی از عواملی چون سبک خاص مترجم و ظرفیت زبانی دستوری متن مقصد باشد.
خلاصه ماشینی:
در اين جستار، ميزان پايبندي مترجمان به بازتـاب ايـن مؤلفـه هـاي انسـجام بخـش بررسي و اين نتيجه حاصل شد که در ميان انبوه مؤلفـه هـاي يادشـده ، برخـي از مترجمـان در سـايۀ حرکـت هم ارز و برابر با متن اصلي و نيز با گزينش برابرنهادهايي مناسب ، انسـجام موجـود در مـتن اصـلي را بـه طـور کامل در ترجمه هاي خود انعکاس داده اند.
ترجمه هاي بسياري از صحيفۀ سجاديه انجام شده است کـه ترجمۀ استاد ولي، انصاريان ، فاضل لنکراني و فيض الإسلام از ترجمـه هـاي موجـود هسـتند.
همچنـين ، در ايـن مقالـه ، درصـدد يافتن پاسخي براي پرسش هاي زير هستيم : ١ـ رعايت چه اصولي منجر به ايجاد انسجام در ترجمۀ متن صحيفۀ سجاديه ميشود؟ ٢ـ کدام يک از عناصر انسجام دستوري غير سـاختاري در ترجمـۀ مـتن مـورد پـژوهش نمود بيشتري دارد؟ ٣ـ ميزان پايبندي مترجمان به بازتاب مؤلفه هاي انسجام بخش دستوري غير سـاختاري تـا چه اندازه بوده است ؟ در پاسخ اوليه به اين سؤالات نيز فرضيات زير به ذهن متبادر مي شود: الف ) رعايت مؤلفه هاي چهارگانۀ ارجاع ، ربط ، حـذف و جانشـيني باعـث پيوسـتگي و انسجام متن ميشود که همين اصول با تفاوت هايي ميتوانـد در مـتن ترجمـه انسـجام پديـد بياورد.
با بررسي ترجمه هاي چهارگانه به اين نتيجـه مـي رسـيم کـه ترجمـۀ انصـاريان و فاضـل لنکراني، مرجع برون متني «ذلک » را به صورت «آن کار» ترجمـه کـرده انـد کـه نمـيتوانـد ترجمۀ کامل و گويايي از متن اصـلي باشـد و انسـجام را بـه خـوبي در مـتن مقصـد بازتـاب نميدهد، چون مرجع کار به خوبي تبيين نشده است و مخاطب زبان مقصد ممکـن اسـت در يافتن مرجع آن با مشکل مواجه شود.