چکیده:
در برخی از کالاها مانند انرژی، تقاضا بیدرنگ به تغییرهای قیمت واکنش نشان نمیدهد و سرعت تطبیق تقاضا کند است. کندبودن سرعت تطبیق تقاضا، یکی از ویژگیهای مهم بازار نفت و انرژی است. این پژوهش، به بررسی اثر کندبودن تطبیق تقاضا بر قیمت و میزان تولید در یک صنعت سوخت فسیلی میپردازد؛ که در آن، عرضه توسط یک بنگاه مسلط بر بازار و بنگاه حاشیهای انجام میشود. بنگاه مسلط، دارای منابع زیاد و هزینه تولید کم است و در طرف مقابل، بنگاه حاشیه دارای منابع محدود و هزینه استخراج بالا از این منابع است. از آنجا که منافع این دو گروه، متاثر از رفتار راهبردی یکدیگر است و همچنین، مقدار تقاضا و منبع در طول زمان تغییر میکنند، مسئله در چارچوب یک بازی استکلبرگ پویا مدل میشود. نتایج پژوهش نشان میدهند که هرچه سرعت تطبیق تقاضا کمتر باشد، عرضه بیشتر و سرمایهگذاری برای کشف منابع جدید افزایش مییابد. همچنین، افزایش نرخ بهره، سبب نزدیکبین شدن بنگاهها شده و درآمد خود را کمتر به آینده واگذار مینمایند. در نتیجه، مقدار منبع و عرضه بلندمدت بنگاه مسلط و حاشیهای کاهش مییابند. در مقابل، افزایش اندازه بازار سبب افزایش ذخایر بنگاه حاشیهای در بلندمدت و همچنین، افزایش مقدار عرضه دو بنگاه و کاهش قیمت میشود.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش، تحلیل مسئله استخراج از ذخایر یک منبع تجدیدناپذیر و تعیین تعادل بلندمدت در یک بازار انحصار دوجانبه انجام میشود که در آن تقاضا برای منبع دارای خاصیت کندبودن سرعت تطبیق<FootNote No="72" Text=" Sluggish Demand"/> است.
گیلبرت<FootNote No="85" Text=" Gilbert"/> (1978)، در پژوهش خود بیان میکند که برای این ساختار بازار، مفهوم راهحل استکلبرگ میتواند بهتر باشد و به توصیف یک مدل استکلبرگ، بیشینهکردن سود که یک بنگاه مسلط دارد به راهبرد قیمتگذاری در یک بازار منابع تجدیدناپذیر، میپردازد.
بنشکرون و همکاران<FootNote No="88" Text=" Benchekroun et al"/> (2009)، با استفاده از رویکرد بازیهای پویا، ویژگیهای تعادل نش حلقهباز را برای تعداد زیادی از بنگاه که در دو گروه متفاوت از نظر مقدار منابع و هزینه ثابت نهایی قرار دارند، در قالب یک مدل کارتل- فرینج در یک انحصار چندجانبه<FootNote No="89" Text=" Oligopoly"/> مورد بررسی قرار میدهد و ترتیب استخراج منابع و اثرهای رفاهی آنها را تعیین میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری در این پژوهش، برای بهدست آوردن تعادل و بررسی بازار یک منبع تجدیدناپذیر که ذخایر آن بهطور غیریکنواخت در مناطق مختلف وجود دارد، مدلی درنظر گرفته میشود که در آن، کشورهای عرضهکننده منبع، در دو گروه بنگاه مسلط و فرینج قرار میگیرند.
اثر تغییر اندازه بازار بر تعادل بلندمدت از آنجا که افزایش اندازۀ بازار a، انگیزه را برای رقابت و عرضۀ محصول بیشتر فراهم میکند، افزایش این پارامتر باعث افزایش عرضه در صنعت میشود ( > بوده و بر تابع سود فرینج اثرگذار است.
نتایج نشان میدهند که هرچه سرعت تطبیق تقاضا کمتر باشد، قیمت افزایش یافته و با افزایش قیمت، استخراج برای فرینج توجیهپذیر شده و تلاش وی برای کشف منابع جدید افزایش مییابد.