چکیده:
امروزه رشد بخش صنعت در مقایسه با سایر بخشهای مولد اقتصادی به بخشی رهبریکننده و پیشرو، به عنوان یکی از رویکردهای اساسی توسعه در عرصه اقتصاد مبدل شده است. پژوهش حاضر پیرامون تاثیر تکانه های پولی و مالی طی سالهای 1383 تا 1395 بر شاخصهای تولید، اشتغال و دستمزد بخش صنعت ایران است. در این پژوهش، با استفاده از دادههای سری زمانی و تکنیکهای اقتصادسنجی، به ویژه مدل خودتوضیحبرداری ساختاری (SVAR)، تاثیر تکانه های اشاره شده در سه مدل به طور جداگانه بر متغیرهای بخش صنعت بررسی میگردد. نتایج به دست آمده از پژوهش، بیانگر آن است که از میان تمامی متغیرهای سیاستهای پولی و مالی، در دوره مورد بررسی، بروز تکانه مثبت در مخارج دولت باعث افزایش تولید بخش صنعت ایران می شود و تکانههای ناشی از نرخ بهره بر تولید بخش صنعت اثر منفی می گذارد. از سوی دیگر، در بلندمدت بیشترین تغییرهای تولید بخش صنعت توسط خود متغیر و نرخ بهره توضیح داده میشود. بروز تکانه مثبت در نرخ بهره باعث کاهش اشتغال در بخش صنعت گردیده، و در بلندمدت، بیشترین تغییرهای این متغیر توسط مخارج دولت و نرخ بهره شرح داده میشود. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد که، یک تکانه مثبت در حجم پول و نرخ بهره باعث افزایش در شاخص دستمزد بخش صنعت میشود و در بلندمدت، این دو متغیر بیشترین تغییرات دستمزد بخش صنعت را توضیح میدهند.
خلاصه ماشینی:
نتایج بهدست آمده از پژوهش، بیانگر آن است که از میان تمامی متغیرهای سیاستهای پولی و مالی، بروز تکانۀ مثبت در مخارج دولت باعث افزایش تولید بخش صنعت ایران در دوره مورد بررسی میشود و تکانههای ناشی از نرخ بهره بر تولید بخش صنعت اثر منفی میگذارد.
به همین دلیل، هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر تکانههای سیاستهای پولی<FootNote No="174" Text=" Monetary Policy"/> و مالی بر بخش صنعت ایران، به عنوان یکی از بخشهای مهم و موثر در اقتصاد کشور است.
همانطور که بحث مکانیسم انتقال پول و نظریههای اقتصاد کلان نشان میدهد، نرخ بهره متاثر از سیاست پولی بر متغیرهای حقیقی و اسمی اقتصاد و بخشهای زیرمجموعه خود مانند شاخص تولید و اشتغال بخش صنعت تاثیرگذار است.
عباسینژاد و همکاران (1391)، با بررسی اثرهای حقیقی نوسانهای حجم پول برای اقتصاد ایران، اثرهای نامتقارن سیاست پولی را بر تولید کل با استفاده از تحلیلهای همانباشتگی و مدل تصحیح خطا در بازۀ زمانی 1389-1350 آزمون میکنند و به این نتیجه میرسند که تکانههای منفی نسبت به تکانههای مثبت اثر نسبتا بیشتری در کاهش رشد اقتصادی دارند.
بر اساس اطلاعات جدول (2)، تکانه ناشی از عرضه پول 772/25 درصد از تغییرهای اشتغال بخش صنعت را توضیح میدهد که این مقدار پس از تکانههای خود این متغیر، بیشترین سهم را در بین سایر متغیرهای مورد بررسی دارد.
بر اساس نموار (3)، در بررسی اثر سیاستهای پولی، نتایج تابع واکنش دستمزد بخش صنعت به یک تکانه مثبت به اندازۀ یک انحراف معیار در حجم پول (Shock3) از دوره چهارم اثر مثبت دارد که از لحاظ آماری معنادار است؛ اما در سایر دورهها تاثیر معناداری نداشته است.