چکیده:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود مهار شناختی و انعطاف پذیری دانشجویان مضطرب بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 8000 نفر دانشجوی دختر دانشگاه پیام نور استان گیلان در سال تحصیلی 96-1395 بود. پس از آزمون غربالگری اضطراب بک 1991در مورد 200 نفر که به مرکز مشاوره دانشگاه مراجعه کرده و دارای شرایط ورود به پژوهش بودند؛ 30 نفر بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش آزمون استروپ (1935)، مقیاس انعطاف پذیری، دنیس و وندروال (2009) و برنامه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش هیز و رز (2008) بود که در 8 جلسه 90 دقیقهای هفتهای یک جلسه اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج تفاوت معناداری را بین عملکرد دو گروه در پاسخ درست همخوان (05/5 =F، 03/0 =P)، زمان واکنش به محرک همخوان (56/4 =F، 04/0 =P)، پاسخ درست ناهمخوان (32/4 =F، 05/0 =P)، زمان واکنش به محرک ناهمخوان(30/4 =F، 05/0 =P) و انعطاف پذیری شناختی(17 =F، 03/0 =P) در مرحله پس آزمون و پس از دو ماه پیگیری نشان داد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهبود مهار شناختی و افزایش انعطاف پذیری شناختی دانشجویان مضطرب میتواند اضطراب آنها را کاهش دهد.
خلاصه ماشینی:
استاديار گروه روان شناسي، دانشگاه پيام نور، تهران ، ايران چکيده هدف : هدف پژوهش تعيين اثربخشي درمان مبتني بر پذيرش و تعهد در بهبود مهار شناختي و انعطاف پذيري دانشجويان مضطرب بود.
اثربخشي درمان مبتني بر پذيرش و تعهد در بهبود مهار شناختي و انعطاف پذيري شناختي دانشجويان مضطرب مقدمه دانشجويان به عنوان فرهيختگان جوان ، اصليترين سرمايه هاي ملي در رشد و توسعه اجتماعي هستند که ميتوانند در جريان فعاليت هاي جامعه براي نيل به پيشرفت و ترقي روزافزون نقش مهمي را برعهده گيرند و زماني ميتوانند؛ در پيشبرد اهداف مورد نظر موفق باشند که از سلامت روان شناختي لازم برخوردار باشند.
پژوهش هاي اخير که بر اساس درمان مبتني بر پذيرش و تعهد صورت گرفته اند؛ نشان داده اند که اين درمان به عنوان درمان مناسب براي اميدواري و شادکامي (مرمرچي نيا و ذوقي پايدار، ١٣٩٦)، افسردگي (فولک ، ٢٠١٢؛ زتل ، ٢٠١٥)، اختلال استرس پس از سانحه (تهيگ ، ٢٠٠٩)، اختلال هراس (پورفرج عمران ، ١٣٩٠)، درد مزمن (جانستون ، فاستر، شنان ، استارکي و جانسون ، ٢٠١٠؛ ايراندوست ، نشاط دوست و نادي، ١٣٩٣)، کاهش استرس شغلي (حسينائي، احدي، فتي، حيدري و مظاهري، ١٣٩٢)، اختلال وسواس (ايزدي و عابدي، ١٣٩٢)، سرطان سينه (هالبرت - ويليامز، استوري و ويلسون ، ٢٠١٥)، تصلب شرايين چندگانه ٧ (رجبي و يزد خواستي، ١٣٩٣)، ديابت (حر، آقايي، عابدي و عطاري، ١٣٩٢) شناخته شده است .