چکیده:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مسئولیت پذیری اجتماعی
معلمان تربیتبدنی شهر بابلسر بود. این تحقیق به شیوه توصیفی- همبستگی و به
صورت میدانی انجام شد. جامعهی آماری تحقیق را کلیه معلمان تربیت بدنی شهر
بابلسر تشکیل می دهند. به علت محدود بودن و در دسترس بودن افراد نمونه آماری به
صورت کل شمار انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات، از پرسشنامه های فرهنگ
سازمانی ساشکین (a=0/91)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول و استوارتر (a=0/74) استفاده شده. داده ها با استفاده از آزمون پیرسون و با به کارگیری نرم افزار آماری SPSS22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد بین ابعاد فرهنگسازمانی با وظیفه شناسی، نظم و مقررات معلمان تربیتبدنی ارتباط معنادارمثبتی وجود دارد. بین ابعاد فرهنگ سازمانی مانند هماهنگی با تغییر، همسویی اهداف
فردی و گروهی، مشتری گرایی، با رفتار منطقی معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار
مثبتی وجود دارد ولیکن با کار گروهی هماهنگ، قدرت فرهنگ سازمانی همبستگی
معناداری نداشته است. بین ابعاد فرهنگ سازمانی مانند هماهنگی با تغییر، همسویی
اهداف فردی و گروهی، کار گروهی هماهنگ، مشتری گرایی، با قابلیت اعتماد معلمان
تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با قدرت فرهنگ سازمانی
همبستگی معناداری نداشته است. بین تنها بعد همسویی اهداف فردی و گروهی از
فرهنگ سازمانی با سخت کوشی معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد
و با سایر ابعاد فرهنگ سازمانی همبستگی معناداری نداشته است.هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با مسئولیت پذیری اجتماعی معلمان تربیتبدنی شهر بابلسر بود. این تحقیق به شیوه توصیفی- همبستگی و به صورت میدانی انجام شد. جامعهی آماری تحقیق را کلیه معلمان تربیت بدنی شهر بابلسر تشکیل می دهند. به علت محدود بودن و در دسترس بودن افراد نمونه آماری به صورت کل شمار انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات، از پرسشنامههای فرهنگ سازمانی ساشکین (91/0=α)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول و استوارتز (74/0=α) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمون پیرسون و با به کارگیری نرمافزار آماری 22SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد بین ابعاد فرهنگسازمانی با وظیفه شناسی، نظم و مقررات معلمان تربیتبدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد. بین ابعاد فرهنگ سازمانی مانند هماهنگی با تغییر، همسویی اهداف فردی و گروهی، مشتری گرایی، با رفتار منطقی معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با کار گروهی هماهنگ، قدرت فرهنگ سازمانی همبستگی معناداری نداشته است. بین ابعاد فرهنگ سازمانی مانند هماهنگی با تغییر، همسویی اهداف فردی و گروهی، کار گروهی هماهنگ، مشتری گرایی، با قابلیت اعتماد معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با قدرت فرهنگ سازمانی همبستگی معناداری نداشته است. بین تنها بعد همسویی اهداف فردی و گروهی از فرهنگ سازمانی با سخت کوشی معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد و با سایر ابعاد فرهنگ سازمانی همبستگی معناداری نداشته است.
خلاصه ماشینی:
بین ابعاد فرهنگ سازماني مانند هماهنگي با تغيير، همسويي اهداف فردي و گروهي، مشتري گرايي، با رفتار منطقی معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با كار گروهي هماهنگ، قدرت فرهنگ سازماني همبستگی معناداری نداشته است.
بین ابعاد فرهنگ سازماني مانند هماهنگي با تغيير، همسويي اهداف فردي و گروهي، كار گروهي هماهنگ، مشتري گرايي، با قابلیت اعتماد معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با قدرت فرهنگ سازماني همبستگی معناداری نداشته است.
همچنین بین هماهنگي با تغيير، همسويي اهداف فردي و گروهي، مشتري گرايي، با رفتار منطقی معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با كار گروهي هماهنگ، قدرت فرهنگ سازماني همبستگی معناداری نداشته است.
نتايج تحليل نشان میدهد که بین ابعاد فرهنگ سازماني مانند هماهنگي با تغيير، همسويي اهداف فردي و گروهي، كار گروهي هماهنگ، مشتري گرايي، با قابلیت اعتماد معلمان تربیت بدنی ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با قدرت فرهنگ سازماني همبستگی معناداری نداشته است.
از سوی دیگر بین هماهنگي با تغيير (سازگاری)، همسويي اهداف فردي و گروهي، مشتري گرايي، با رفتار منطقی معلمان تربیت بدنی شهر بابلسر ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با كار گروهي هماهنگ و قدرت فرهنگ سازماني همبستگی معناداری نداشته است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد بین ابعاد فرهنگ سازماني مانند هماهنگي با تغيير، همسويي اهداف فردي و گروهي، كار گروهي هماهنگ، مشتري گرايي، با قابلیت اعتماد معلمان تربیت بدنی شهر بابلسر ارتباط معنادار مثبتی وجود دارد ولیکن با قدرت فرهنگ سازماني همبستگی معناداری نداشته است.