چکیده:
برای به کار بردن هر نظریهای توجه به زمینههای اجتماعی و معرفتی و همچنین مبانی هستیشناختی، انسان شناختی، معرفتشناختی و روششناختی آن ضروری است. از آنجا که در سالهای اخیر نظریه فرهنگی فوکو در ایران مورد توجه قرار گرفته، در این مقاله بر آن شدیم تا با روش تحلیلی ـ توصیفی به بررسی مبانی و زمینههای این نظریه پرداخته و برخی از نقدهای وارد بر آن را مطرح کنیم تا در مراجعه و به کاربردن آن مورد توجه قرار گیرد. به نظر میرسد، نظریۀ فرهنگی فوکو مبانی و بنیادهایی دارد که بدون توجه به آنها نمیتوان به تحلیل مسائل اجتماعی در ایران پرداخت.
To applyeach theory, paying attention toits social and epistemological backgrounds as well asits ontological, anthropological, epistemological, and method ological fundamentals seemnecessary. SinceFoucault's cultural theory has been recently taken into considerationin Iran, inthispaper we are going to investigate the fundamentals and backgrounds of this theory using descriptive-analytical method and raise some of the criticisms againstitto be consideredin applying it later. It seems that Foucault’s cultural theory has some fund amentals without which we cannot analyze Iran’s social issues.
خلاصه ماشینی:
از اینرو، قدرت تنها در سرکوب و ایجاد ممنوعیت خلاصه نمیشود، بلکه تشویق به گفتمان و تولید دانش نیز لازمۀ قدرت است (فاضلی و قلیچ، 1392: 196) یکی از مظاهری که فوکو در بحث قدرت مراقبتی مطرح مینماید، اصطلاح «سراسر بین» است که اینگونه نظارت بر خودتنظیمگری به بهنجارسازی منحرفان ختم میشود؛ زیرا این رژیم مراقبتی درونی میشود و در عرصه جامعه نیز وجود دارد که در وسایل بصری نظیر دوربینهای امنیتی و تکنولوژیهای کنترلی مانند پروندههای اجتماعی و اظهارنامههای مالیاتی و...
گفتمان، شیوهای در توصیف، تعریف، طبقهبندی و اندیشیدن درباره مردم، چیزها و حتی دانش و نظامهای مجرد اندیشه است و به ادعای فوکو، گفتمآنها هرگز بری از روابط قدرت نبودهاند (اسمیت، 1387: 199) و به تعبیر ماتیوز «مجموعه قاعدهمندی از گزارههاست که اجتماعی از انسآنها، آنچه را که دانشاش میپندارند در قالب آنها بیان میکنند، مجموعهای از قواعد تاریخی ناشناس که همیشه در زمان و مکان، معرف یک دوران معین میشوند و کاربرد ارتباط کلامی در یک محدوده اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی یا زبانی معین، مشروط به آنهاست.
بنابراین، با اینکه از دیدگاه جامعهشناسان معرفت، هر نوع معرفتی ـ چه معرفت علمی و چه دیگر انواع معرفت ـ محصول شرایط اجتماعی خاصاند که شخص در آن حضور دارد (پایا، 1375الف: 56)، اما نباید منحصر و محدود در این شرایط اجتماعی بود؛ در حالیکه نوع درک فوکو از عقلانیت و تلقی وی از کار فکری و روشنگرانه، او را یک متفکر خاص، محلی و مقید به شرایط مکانی ـ زمانی مشخص کرده است، یعنی خود اندیشه فوکو اجازه نمیدهد که وی را فراتر از موضوعات، مقولات و فضایی که درباره آن سخن میگوید، تصور کرد (کچویان به نقل از نصیریپور، 1390: 240).