چکیده:
طرح مسئله : میدان ها در ارتقای کیفی فضاهای شهری نقش مهمی را ایفا می کنند؛ اما متاسفانه بیشتر فضاهای شـهری امـروزی ازجمله میدان ها به ویژه میدان های مرکزی و تاریخی مطلوبیت و کیفیت مناسب را ندارند. هدف : هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر مطلوبیت میدان ها و ارائه راهکارهایی برای مطلوب شدن وضعیت کنـونی میدان مرکزی - تاریخی تبریز یعنی میدان ساعت تبریز است . روش : این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی است . برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه سـاخت یافتـه بـا ٥٠ نفـر از ساکنان شهر تبریز به شیوه نمونه گیری هدفمند و به روش اشباع داده ها استفاده شده است . برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ، روش تحلیل مضمون و در روش کمی ، روش تاپسیس به کار رفته است . نتایج : نتایج یافته ها نشان می دهد عامل دلبستگی به مکان و اجتماع پـذیری بـه ترتیـب بیشـترین و کمتـرین تاثیرگـذاری را بـر مطلوبیت میدان ساعت تبریز دارد. از میان مولفـه هـای سـه گانـه تاثیرگـذار بـر دلبسـتگی بـه میـدان ، مولفـه سـمبلیک بـودن میـدان چشمگیرترین شاخص موثر در این زمینه است . برمبنـای نتـایج پـژوهش ارتقـاء مطلوبیـت ایـن میـدان ، توجـه بیشـتر مسـئولان و برنامه ریزان شهری را به عوامل اجتماع پذیری به ویژه مولفه حس امنیت در آن ، تنوع فعالیت ها و کاربری ها، عوامل جذابیت بصری و خاطره جمعی در میدان به ویژه مولفه حس ماندگاری در فضا و پاسخ به نیازهای کاربران طلب می کند. در ایـن راسـتا راهکارهـایی مانند ایجاد فضاهای سبز و پیاده بیشتر، ایجاد فضاهای تفریحی و فرهنگی ، بزرگ ترکردن ابعاد میدان ، حفـظ بافـت تـاریخی ، ایجـاد کاربری هایی مانند بازار سنتی در راستای حفظ فرهنگ شهر و ... برای ارتقاء مطلوبیت میدان ساعت تبریز پیشنهاد می شود. نوآوری : نوآوری پژوهش حاضر در موضوع مطلوبیت میدان تاریخی با استفاده از روش پژوهش ترکیبی کیفی و کمی است
خلاصه ماشینی:
در این راستا میـدان سـاعت ، یکـی از میـدان هـای مرکزی - تاریخی شهر تبریز، انتخاب شده است تا ضمن بررسی شاخص های مطلوبیت مکـان و تحلیـل و بررسـی آنها، الگوی مناسبی برای طراحی ، ساماندهی و بهسازی آنها پیشنهاد داده شود؛ از این رو بررسی عوامـل تأثیرگـذار بر میزان مطلوبیت میدان شهری که میزان حضور ساکنان و بازدیدکنندگان را افزایش دهد و نـوعی حـس تعلـق بـه میدان را به مثابه فضایی جمعی در بافت تاریخی ایجاد کنـد، از اهـداف ایـن مقالـه اسـت .
«ریچـارد سـنت » نیـز آن را فضای آموزشی و پرورشی می داند که انسان به واسطه آن مکالمه می آموزد و هویت شـهری و شـهروندی بـه دنبـال برگزاری فعالیت های جمعی در آن شکل می گیرد (بس ، ١٣٨٩: ٢٤)؛ چنانکه میدان در طول شکل گیـری شـهرها تـا دوران پیش از مدرنیته ، عنصری حیاتی در تقویت هویت شهر به شمار می رود؛ آگورا ، فوروم ، بازار - میدان ، پیاتزا و پلازا، اسـامی مختلفـی اسـت کـه در جوامع مختلف به این عملکرد مشابه شهری داده شده و با وجـود تغییراتـی در الگوی طراحی و سـنجه هـای متفـاوت فرهنگـی هر جامعه همگی براسـاس همـان نیـاز و مفهـوم واحـد اولیـه طراحی شده اند.
میدان در تمامی اعصار، محل برخورد انسان ها و تعاملات اجتماعی و بـه منزلـه فضـایی عمـومی جایگـاه بـروز ارزش های گروه های مختلف انسانی بوده است (طهموری و حسین رضوی ، ١٣٨٩: ٩٥) که مسـیر دسترسـی و نظـام گردشی داخل آنها برای عابران پیاده طراحی شده بود (قبادیـان ، ١٣٨٣: ٨٣)؛ همچنـین میـدان اثرگـذارترین فضـای شهری در ذهنیت شهروندان است که در ذهن شهروندان حکم گره های پررنگی را دارد (پاکزاد، ١٣٨٤: ١٢٥).