چکیده:
مقالة حاضر، چنان که از نام آن پیداست, خود چککیدة مقدمة نسبتا مفصلی
است بر تصحیح جدید مثنوی مولوی که پس از مثنوی چاپ زندهیاد نیکلسون برای
نخستینبار منتشر میشود. مقاله, به تبع مقدمة مزبور, از سه بخش تشکیل شده است.
بخش اول خلاصهای است از مبانی و روش کار که طی آن» ضمن پرداختن به
سابقة کار تصحیح مشنوی و تاکید زندهپاد مینوی در بیش از چهل سال پیش به اهمیت
این کار و لزوم اهتمام بدان, به سوابق کار بزرگ نیکلسون بر متنوی و نسخههای طرف
مراجعة وی و معرفی آنها و شیوة تصحیح او اشاره شده است. پس از آن» نسخة مثنوی
مورّخ ۶۷۷ اجمالا معرفی گردیده و علت اینکه چرا نمیشود تنها بدان نسخه اکتفا کرد
در میان آمده است.
بخش دوم مثنوی را در فرایند تهذیب و تنقیح, به بررسی گرفته پس از مروری بر
مباحث بخش اول به معرفی جداگانه تک تک نسخ خطی یازدهگانه که تصحیح جدید
متکی بدانها صورت پذیرفته استء میپردازد. هشت تا نه نسخه از نسخ یادشده در این
بخش نسخههایی هستند که طی" سی سال (به تفکیک دو پانزده سال اول و دوم) پس
از وفات مولانا یعنی تا آخر قرن هفتم هجری قمری کتابت شدهاند و دو نسخه متعلق به
قرن هشتم است که بنا به ملاحظاتی در دایرة کار قرار گرفتهاند یعنی مصحح خود ۳
مقید به نسخ قرنی که مشنوی در آن سروده شده دانسته است و پای از آن فراتر ننهاده
نامة فرهنگستان» ویژهنامه مطالعات آسیای صغیر
۲ مقاله
مقدامه بر تصحیح جدید مثنوی
چرا که کلیة تحریفات و دستبردها به متن مثنوی نیز زان پس روی داده است.
واپسین بخش مقاله نیز به ملاحظاتی کلی و شیوة کار مصحح در تصحیح
متنوی به روایت زندهیاد فروزانفر» مثنوی به عنوان نمونة ادبیات مهاجرت» زبان
ویژة مولانا و تاثیرپذیری آن از محیط پیرامون.
همچنین طلیعة الحاقات» تحریفهای عمدی و سهوی, و قراین پیوند میان
نسخهها از دیگر مباحث مطرح در این بخش است.