چکیده:
مهدویت، یکی از اعتقادات اصیل و آرمان بلند شیعه و امت اسلامی است. رویکرد این اندیشه، مدیریت آینده انسان و جهان و زمینهسازی و حرکت در جهت تحقق جامعه الهی و اسلامی به معنای واقعی آن به رهبری انسانی الهی و وارسته با محوریت عدالت است. مهدویت در طول تاریخ در عین اینکه مورد اهتمام و توجه مسلمین به ویژه شیعیان بوده است، محل چالشهای متعدد و آراء گوناگون و تحلیلهای متفاوت نیز میباشد. از این رو باید با شناخت دقیق و صحیح و نگاه عالمانه مباحث و مسائل مهدویت مورد بررسی قرار گیرد. یکی از آن مسائل توقیت به معنای تعیین وقت و مشخص کردن زمان خاصی برای ظهور حضرت مهدی؟عج؟ است که در روایات بسیار از آن نهی شده و تعیینکنندگان وقت ظهور دروغگو و کذاب معرفی شدهاند. لذا با تبیین مشکل موجود در این بحث و چیستی توقیت و نیز بررسی زمینهها، آثار و پیامدها، علاوه بر شناخت توقیت و ابعاد آن، میتوان به راه علاج و درمان آن پرداخت. البته از آن جا که تحقق حکومت عدالتگستر توسط یکی از برگزیدگان خداوند وعده حتمی الهی است هادیان دین و معصومین؟عهم؟ برای آن زمان خاصی معین نکردهاند. همین باعث شده است که عدهای از روی جهل و نادانی و عدهای دیگر برای جلب منافع مادی و دنیوی و کمبودهای روحی و روانی، برای ظهور، وقت معین کنند و با این کار عدهای را مشغول و حتی منحرف نمایند. معتقدین به ویژه شیعیان امامیه که مسئله ظهور و مهدویت برای آنها اهمیت بیشتری دارد نسبت به زمان تحقق این وعده بسیار حساس بوده و همواره در صدد علم به آن زمان بودهاند. از این رو برخی با مطالعه احادیث ائمه اطهار؟عهم؟ درباره خصوصیات زمان ظهور ایشان و تطبیق برخی از نشانهها و شرایط بر حوادث کنونی به تعیین وقت برای ظهور (توقیت) اقدام کردهاند. از سوی دیگر اهلبیت؟عهم؟ هرگونه تعیین وقت را ممنوع دانسته و اقدامکننده را دروغگو معرفی نمودهاند. با عنایت به اینکه علم به زمان ظهور مانند علم به قیامت نزد خداست، توقیت و معیارهای آن، اقسام توقیت و محل نزاع، خاستگاه و مستندات توقیتکنندگان در این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
یکی از آن مسائل توقیت به معنای تعیین وقت و مشخص کردن زمان خاصی برای ظهور حضرت مهدی؟عج؟ است که در روایات بسیار از آن نهی شده و تعیینکنندگان وقت ظهور دروغگو و کذاب معرفی شدهاند.
براساس برخی روایات صحیح، هیچکس جز خداوند متعال از زمان ظهور آگاهی ندارد و حکمت الهی بر این است که زمان ظهور آن حضرت بر عموم بندگان خدا مخفی بماند، لذا احدی نمیتواند زمانی برای ظهور تعیین کند.
از سوی دیگر با تأمل در این گونه مباحث در مییابیم گاهی منظور از توقیت، تعیین وقت ظهور از طرف خداوند است، یعنی توقیت فعل خداست و علم به زمان ظهور نیز مانند علم به قیامت، مختص اوست، که در این حالت مسئلهای کلامی است و همچنین اگر سخن از فلسفه و حکمت نهی از توقیت باشد، باز مسئله کلامی است.
با عنایت به اینکه مخفی بودن زمان ظهور برای مردم در برخی روایات از اسرار الهی شمرده شده است و این نیز براساس حکمت است، در عین حال در بعضی روایات به مواردی از آن حکمتها اشاره شده است.
در مجموع میتوان گفت آن دسته از روایاتی که نهی از توقیت توسط مردم شده است معلوم میشود که معیار و ملاک در این مسئله، تعیین زمان خاص و تفصیلی و مشخص كردن دقیق زمان ظهور حضرت مهدی؟عج؟ است.
(مجلسی، 1404: ج53، 2، باب 28)؛ آیا ظهور حضرت مهدی؟ع؟ وقت معینی دارد که مردم آن را بدانند؟ فرمودند: این چنین نیست که خداوند برای آن وقتی تعیین کرده باشد که شیعیان ما آن را بدانند.