چکیده:
در منابع روایی، روایاتی دربارهی نشانههای ظهور آمده است، یکی از سرچشمههای ورود این روایات از طریق فرقهی واقفه است، از آنجا که این فرقه در جهت نصرت مذهب خویش، برخی از روایات را نقل به معنا، تقطیع یا تحریف میکردند، بررسی روایات آنها دقت بیشتری را میطلبد. یکی از نشانههای ظهور که در روایات امامیه، بر آن تاکید شده است اختلاف بنیعباس و انقراض آنهاست. این نشانه، محمل آسیبهای جدی و تطبیقات نادرست در مبحث مهدویت است.
این نوشتار درصدد است با روش تاریخی و از طریق بررسی سند و متن روایات نشان دهد روایاتی که اختلاف بنیعباس به عنوان نشانه ظهور معرفی میکند، از سوی راویان واقفی برای مشروعیتزدایی از حکومت بنیالعباس، جعل شده و علامت بودن آن برای ظهور نادرست است.
خلاصه ماشینی:
این نوشتار درصدد است با روش تاریخی و از طریق بررسی سند و متن روایات نشان دهد روایاتی که اختلاف بنیعباس به عنوان نشانه ظهور معرفی میکند، از سوی راویان واقفی برای مشروعیتزدایی از حکومت بنیالعباس، جعل شده و علامت بودن آن برای ظهور نادرست است.
واقفه؛ آموزه غیبت و نشانههای ظهور «واقفه» نام فرقهای از شیعیان بوده که امام موسی کاظم؟ع؟ را همان مهدی موعود4 میدانستند و بر این باور بودند که ایشان وفات نکرده و به غیبت رفتهاست (طوسی، 1411: 43) و برخی دیگر به مرگ وی اعتراف داشتند و میگفتند زنده میشود و عالم را مسخّر میکند.
(کشی، 1348: 477) علی بن احمد موسوی علوی یکی از علمای واقفه در کتاب نصرة الواقفه حدود چهل حدیث در اثبات غیبت امام موسی کاظم؟ع؟روایت کرده است که تعداد سی و دو حدیث به تصریح از امام موسی کاظم ؟ع؟ به عنوان قائم نام برده شده است.
شیخ طوسی مواردی را که تصریح واقفه در غیبت امام موسی کاظم ؟ع؟ است، خبر واحد و جعلی میداند و در موارد دیگر نیز بر این باور است که واقفه در تأویل روایت به خطا رفتهاند.
واقفه بر این باور بودند که امام موسی کاظم؟ع؟ دارای دو غیبت است كه در دومی ظهور خواهد كرد (علوی موسوی، 1411: 45) و شایسته است که صبحگاهان و شامگاهان در انتظار فرج بود.
نشانههای ظهور در روایات واقفه هرچند از این فرقه آثار مستقلی به دست ما نرسیده است؛ ولی از بررسی متون اسنادی که از طریق راویان واقفی نقل شده است میتوان به عنوان منابعی ارزشمند در تحلیل تاریخ عقاید و شناخت فرقه واقفه بهره برد.