چکیده:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی راهبردهای مقابله ای زنان مطلقه با شرایط پس ازطلاق است.
روش: مطالعه کیفی حاضر با روش تحلیل تماتیک و از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با شرکت 21 زن مطلقه ساکن شهرستان بانه انجام گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت.
یافته ها: تحلیل داده های کیفی حاکی از دو نوع راهبرد مقابله ای شامل راهبردهای سازگارانه و راهبردهای ناسازگارانه در مقابله با شرایط پس از طلاق در میان زنان مطلقه بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کاربرد راهبردهای مقابله ای در زنان مطلقه با توجه به توان فردی، حمایت خانوادگی و اجتماعی و نیز سرمایه اقتصادی- اجتماعی ای که در اختیار دارند، متفاوت است. شناخت راهبردهای مقابله ای زنان با شرایط پس از طلاق درک جامعتری از نیازهای آنان به دست می آورد، بر همین اساس توانمندسازی زنان مطلقه، آموزش شیوه های سازگاری، تقویت زمینه های حمایت خانوادگی و فرصت های اجتماعی از جمله اقداماتی است که منجر به افزایش سازگاری زنان با شرایط پس از طلاق خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
را برعهده دارد و بر همین اساس یکی از مهمترین منابع حامی و پشتیبان در شرایط بحرانی و دشوار برای افراد تلقی میگردد چنانچه بسیاری از شرکتکنندگان در این مطالعه گزارش دادند که همراهی و حمالیت خانواده نه تنها پذیرش طلاق را به عنوان رخدادی واقع شده در زندگی برای آنان تسهیل ساخته بود بلکه در اثر حمایتهای پایدار اعضای خانواده زمینه سازگاری با زندگی پس از طلاق نیز سریعتر صورت گرفته بود.
گریز از ازدواج مجدد بحث و نتیجهگیری طلاق یکی از وضعیتهای پر تنش در زندگی افراد است که به ویژه برای زنان فشار روانی- اجتماعی بسیاری را به همراه دارد.
این یافته با مطالعه مونتنگرو (2004) همسو است که نشان داد که علیرغم مشکلات اقتصادی و اجتماعی فراوان، بسیاری از زنان پس از طلاق اعتماد بنفس، آزادی و استقلال را تجربه میکنند.
این یافته با نتایج مطالعه حفاریان و همکاران (1388) همخوانی دارد که بیان میکنند طلاق حتی برای زنانی که خواهان جدایی هستند با فقدان حمایت عاطفی به دلیل کاهش ارتباط با خویشاوندان سببی، دوستان متأهل و همسایگان، کاهش تحرک اجتماعی و سایر وقایع مختل کننده روند عادی زندگی را تحت تأثیر قرار میدهد.
نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که تواناییها و قابلیتهای فردی و نیز منابع حمایتی خانوادگی و اجتماعی مؤثر، نقش قابل توجهی در سازگاری زنان با شرایط و دشواریها و پیامدهای پس از طلاق دارد و زنان مطلقه با توجه به توان فردی، حمایت خانوادگی و اجتماعی و نیز سرمایه اجتماعیای که در اختیار دارند، راهبردهای مختلفی اتخاذ مینمایند.