چکیده:
کنار زدن عناصر رهزن و منحرفکننده از یکسو و بررسی مؤلفههای دخیل در فهم صحیح تفاوتهای حقوقی زن و مرد نقش بهسزایی در فهم درست فلسفه تفاوتها و پاسخ به منتقدها دارد.
عناصر رهزن که در مقاله پیشرو بررسی شده عبارت هستند از: پیشفرضهای اشتباه، جهل به تفاصیل احکام، عدم آشنایی با علم تفسیر، نگاه تاریخمند به دین یا آموزههای آن و نیز تصور اصلاحپذیری دین بهدست بشر، ابتدا باید این عناصر که مانند عینکی دید منتقدان را تحت تأثیر قرار داده زدوده شود و در مرحله بعد با بررسی مؤلفههای دخیل در فهم صحیح تفاوتهای حقوقی زن و مرد نگاه صحیح و واقعگرایانهای در اختیار قرار داد؛ لحاظ ویژگیهای ذاتی زن و مرد در نظام حقوقی اسلام، توجه به حکمتِ عدالتمحور الاهی در این تفاوتها، توجه به اینکه اصل و قاعده در تشریع، شمولیت آن نسبت به تمام زمانها و مکانها و شرایط است، دقت در پافشاریهای اسلام بر اجتماع سالم و پاک و سرانجام نگاه به نتیجه تجربه سختی که بشر در طول تاریخ پشت سر گذارده و سرنوشت تلخ زنان غرب در نتیجه دوری از نظام حقوقی الاهی، از مؤلفههایی هستند که توجه به آنها میتواند فهم صحیح و منصفانهای از تفاوتهای حقوقی زن و مرد در اسلام بهدست دهد.
The removal of rational and distorted elements on the one hand and the examination of the components involved in the correct understanding of the legal differences between men and women play a significant role in understanding the philosophy of differences and in responding to critics.
The rationale elements that are discussed in this article are: misconceptions, ignorance of the rules of command, lack of familiarity with the science of interpretation, a historical perspective on religion or its teachings, and the perceived reformability of humanity; first, these elements must be seen as glasses Influenced critics and, in the next step, by examining the components involved in the correct understanding of the legal differences between men and women, gave a true and realistic look; Considering the inherent characteristics of men and women in the legal system of Islam, paying attention to the wisdom of divine justice in these differences, paying attention to the fact that the principle of the law, its inclusion in all times and places and conditions, the accuracy of the emphasis of Islam on a healthy and clean society And finally, looking at the result of the hard experience experienced by human beings throughout history and the bitter fate of Western women as a result of being away from the divine legal system are components that can give them an honest understanding of the legal differences between men and women in Islam.
خلاصه ماشینی:
عناصر رهزن که در مقاله پيش رو بررسي شده عبارت هستند از: پيش فرضهاي اشتباه، جهل بـه تفاصيل احکام، عدم آشنايي با علم تفسير، نگاه تاريخ مند به دين يا آموزههـاي آن و نيـز تصـور اصلاحپذيري دين به دست بشر، ابتدا بايد اين عناصر که مانند عينکي ديد منتقدان را تحت تـأثير قرار داده زدوده شود و در مرحله بعد با بررسي مؤلفـه هاي دخيـل در فهـم صـحيح تفاوتهـاي حقوقي زن و مرد نگاه صحيح و واقع گرايانه اي در اختيار قرار داد؛ لحاظ ويژگيهـاي ذاتـي زن و مرد در نظام حقوقي اسلام، توجه به حکمت عدالت محور الـاهي در ايـن تفاوتهـا، توجـه بـه اين که اصل و قاعده در تشريع ، شموليت آن نسبت به تمام زمانها و مکـانهـا و شـرايط اسـت ، دقت در پافشاريهاي اسلام بر اجتماع سالم و پاک و سرانجام نگاه به نتيجـه تجربـه سـختي کـه بشر در طول تاريخ پشـت سـر گـذارده و سرنوشـت تلـخ زنـان غـرب در نتيجـه دوري از نظـام حقوقي الاهي، از مؤلفه هايي هستند که توجه بـه آنهـا مـيتوانـد فهـم صـحيح و منصـفانه اي از تفاوتهاي حقوقي زن و مرد در اسلام به دست دهد.
٣. ناتواني در فهم صحيح آيه هاي فقهي حقوقي عدم آشنايي با علم تفسير و ناتواني در تفسير صـحيح آيـه ها نيـز باعـث مي شـود کـه منتقدان با نظريه هاي غيرکارشناسانه خود راهي انحرافي و ناصواب پيش روي مخاطبـان خود قرار داده و آنان را از قضاوت صحيح درباره احکام فقهـي حقـوقي الـاهي نـاتوان سازند؛ به طور مثال ، برخي در مقام اشکال مي گويند حکم دو برابر بودن سهم الارث پسر که در قرآن کريم بيان شده به لفظ توصيه آمده است : «يوصيکم الله في أولادکم للذکر مثـل حظ الأنثيين » و توصيه ، ترغيب و تشويق به امري اسـت نـه اين کـه امـر واجبـي باشـد؛ بنابراين امروز که شرايط و فضاي عمومي جامعه دگرگون شده است زمينه اي براي اين تفاضل وجود ندارد و ديگر رجحاني براي اين حکم نيست ؛ بنابراين مي توان آن را تغيير داد (معرفت ، ١٣٨٨، ج٧، ص١٤٦).