چکیده:
یکی از بحث انگیز ترین جانوران سمبلیک مار است . وقتی فرهنگ سمبل ها را میگشاییم
برای این مدخل صفحات زیادی منظور شده است و در می یابیم که مار با عمق فرهنگ و
بشر پیوند خورده است.
ریشه آن با مردن یکی است مار به زبان پهلوی (mar ) و به زبان سانسکریت
(mara )میباشد . (mara) به معنی کشنده و میراننده هم هست (برهان قاطع).. در گویش های
گیلکی و مازندرانی مار به معنی مادر است. پس در زبان فارسی مار دارای دو معنی است:
۱ میراننده و کشنده
۲ زاینده (مادر و یا بن و شالودة چیزی )
و جالب اینکه هر دو معنی متضاد هم هستند. مار هم عامل هستی و هم عامل نیستی است.
البتّه ظاهرا ریشة این دو کلمه جدا است؛ بدین شکل که مار در معنی اوّل همریشه با مرگ؛
مرد و بیمار است. و در معنی دوم همریشه با مادر و ماده است.در این مجال ما به جایگاه
مار در کیش ها و آیین های مختلف و در ادبیّات عامیانه ایران می پردازیم.
خلاصه ماشینی:
« نقوش اشیایی که توسط کاوش های باستان شناسی به دست آمده است نشان می دهد که مار نگهبان درخت حیات بوده و یا نماد ماه است که پی در پی شکل عوض کرده و هستی و نیستی را تکرار می کند ،.
) در ضمن همین صحنه در «عهد عتیق» چنین آمده است: « خداوند به نوح گفت به کشتی در آی، تو و تمام خاندانت؛ زیرا که در این عصر تو را در حضور خود صادق دیدم .
در تفسیر قران داستانی نقل شده است که نوح (ع) اول نمی خواست مار و کژدم را به کشتیاش جا دهد اما به اصرار آنها ورودشان را قبول کرد.
این داستان سمبلیک است؛ زیرا عصای موسی که به شکل مار بود آب را پدیدار کرد.
وقتی دلو را بالا کشید، دید که به جای آب ماری در آن هست مار از دست خجه (خدیجه) شکایت کرد و قسم خورد که اگر اجازه دهد از دلو بیرون بیاید به جای آن نیکی، به چوپان ثروت میرساند سپس گفت دور گردن دختر شاه میپیچم و تو به من دست بزنی فورا آزادش می کنم.
(همان:549) مار تجلی جن و یا دارندة نیروی مافوق طبیعی است در قصة" پسر ماهیگیر" زنی ثروتمند با علی (قهرمان قصه ) شرط میبندد که اگر علت گریه کردن آن مرد را جویا شود با او ازدواج خواهد کرد.
» (همان: 219) در این قصه یکی از زنان شخص گریان پریزاد بوده ، گاهی به شکل مار در می آمده است.