چکیده:
ماجرای جدایی زیدبن حارثه از زینب و ازدواج پیامبر با ایشان در قرآن آمده است. خیلی از مفسران با اثرپذیری از داستانی دروغین، در تفسیر این آیات از دلباختگی آن حضرت نسبت به زینب سخن گفته و آن را سبب جدایی زید و زینب دانستهاند. این داستان و تفسیرهای برآمده از آن همواره دستاویز دشمنان برای تخریب پیامبر (ص) و اسلام بوده است. نگارنده برآن است تا با استناد به آیات قرآن، ناسازگاری با عصمت و سیره عملی پیامبر، ضعیف بودن سند، ناسازگاری درونمتنی و دیگر دادههای تاریخی، نادرستی داستان یادشده و تفسیرهای متأثر از آن را ثابت کند. بر اساس یافتههای این پژوهش، پیامبر اکرم (ص) بدون هرگونه علاقه پیشین و تنها به فرمان خدا و برای شکستن یک سنت کهن جاهلی با زینب ازدواج کرد. این ازدواج که بر خلاف سنت و هنجارهای اجتماعی بود، زمینهساز بدگویی منافقان و افراد سستایمان شد، اما خداوند ضمن دفاع از پیامبر و فریضه الهی خواندن ازدواج با زینب، هیچ ملامتی را متوجه وی نمیداند. دلایل متعدد قرآنی، کلامی، تاریخی و جز آن، نادرستی افسانه دلباختگی پیامبر را رد میکند.
خلاصه ماشینی:
اکثر قريب به اتفاق مفسران و مورخان اين آيه را درباره ماجراي ازدواج زيد و زينب دانسته و گفته اند هنگامي که رسول خدا زينب را براي پسرخوانده خود زيدبن حارثه خواستگاري کرد، زينب و خانواده اش مخالفت کردند، زيرا زيد پيش از پسرخواندگي، برده پيامبر بود و بعداً به وسيله آن حضرت آزاد شد، اما زينب ، نوه عبدالمطلب ، دخترعمه پيامبر و از اشراف قريش و قبيله بنيهاشم بود و طبق ارزش هاي جاهلي آن زمان ، ازدواج چنين زني با يک برده آزاد شده بسيار ناهنجار و دور از شأن و شرافت خانوادگي و اجتماعي و برخلاف ارزش هاي قومي و قبيلگي بود.
با توجه به اينکه ازدواج زيد و زينب خواست خدا و پيامبر بود و خود آن حضرت زمينه آن را فراهم کرده بود، چگونه ممکن است پيامبر اکرم پس از ازدواج آن دو، دلباخته زينب شود؟ آيا اين کار نوعي بيحرمتي به دستور خدا و تصميم خودش و زيرپا نهادن آن نبود و زمينه بدگويي و بدبيني را فراهم نميساخت ؟ چرا پيامبر با وجود فراهم بودن زمينه ، پيش از ازدواج زيد با زينب با وي ازدواج نکرد و پيش از آن دلباخته او نشد؟ به ويژه اينکه بر اساس گزارش ها، زينب و خانواده اش در ابتدا به گمان اينکه پيامبر او را براي خود خواستگاري ميکند، از آن استقبال کردند (ابن سعد، ١٠١/٨؛ طبراني، ٣٩/٢٤؛ طبرسي، مجمع البيان ، ١٦١/٨؛ ثعلبي، ٤٦/٨).