چکیده:
نجیب الدّین رضا اصفهانی، شاعر قرن یازدهم و از مشایخ صوفیّه ذهبیّه است؛ با اینکه وی دردورة رواج سبک هندی یا اصفهانی می¬زیسته و صائب را مقتدای خود قرار داده امّا در سرایش غزل گاه از سعدی و حافظ پیروی کرده است؛ در پاره¬ای از موارد از قصاید ناصرخسرو نیز تاثیر پذیرفته، او در سرودن مثنوی، شیوة مولانا را پیش رو داشته است.
در دیوان غزلیّات او ـ که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته ـ رویکرد مذهبی او و تعلّقاتش به خاندان رسالت آشکار است؛ او به صنایع ادبی و صورخیال توجّه داشته و کلام خود را به آرایههای ادبی میآراید. او اگرچه صوفی بوده است و آثاری در آداب سیر و سلوک و صوفیّه دارد؛ امّا این اندیشه در غزلهای او کمتر نمود یافته است؛ رویکرد وی به اصطلاحات موسیقی و بازی¬ها در غزلیّات وی آشکار است.
در این مقاله نخست به شناخت او و آثارش و پس از آن به معرّفی نسخه خطّی دیوان و ارزیابی شعر وی پرداخته خواهد شد و در پیروی او از شاعران سبک خراسانی یا عراقی با ذکر شواهد ،سخن به میان خواهد آمد.
خلاصه ماشینی:
شناخت نامة نجیب اصفهانی و نسخة خطی دیوان او عطامحمد رادمنش 1 الهام غلام کلیسانی 2 چکیده نجیب الدین رضا اصفهانی، شاعر قرن یازدهم و از مشایخ صوفیۀ ذهبیه است؛ با اینکه وی دردورة رواج سبک هندی یا اصفهانی میزیسته و صائب را مقتدای خود قرار داده اما در سرایش غزل گاه از سعدی و حافظ پیروی کرده است؛ در پارهای از موارد از قصاید ناصرخسرو نیز تأثیر پذیرفته، او در سرودن مثنوی، شیوة مولانا را پیش رو داشته است.
به عنوان مثال میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد : - استقبال از سعدی: سعدی: ز حد بگذشت مشتاقی وصبراندر غمت یارا به وصل خود دوایـی کن دل دیوانۀ ما را (سعدی، 1390: 306) نجیب: به زاهد چند میگویی حدیث جام وصهبا را نمیدانی که صحبت درنگیرد سنگ و مینا را (غ20، ب1) - استقبال از حافظ: حافظ: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نجیب: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} علاوه بر همسانی وزن و قافیه و ردیف، نجیب در مضمون نیز به شعر متقدمان نظر دارد: حافظ: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نجیب: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} مولوی: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نجیب: چراغ اهل عالم جمله بر تقلید میسوزد ز روی یکدگر نوشند مردم جام غفلت را (غ21، ب7) در آثار او اشعاری با قافیه و ردیفی همسان با اشعار صائب دیده میشود که یا استقبال هردو شاعر، از شاعران متقدم است، یا پیروی این دو از یکدیگر؛ از آنجایی که استادی صائب بر نجیب مسلم است، باید نجیب را پیرو صائب دانست.