چکیده:
عنصرالمعالی از نویسندگان دانش دوست و از امیران آل زیار است که اثر برجستة او قابوس¬نامه از منظر ادبی، تاریخی، سیاسی و اجتماعی شایان توجّه و تامّل است. نثر روایی و آمیختگی قابوس¬نامه با حکایات مختلف، این اثر را از منظر ادبیّات داستانی نیز درخور واکاوی می¬نماید. وجود عناصری چون فضای محدود، زمان کوتاه و اندک بودن شخصیّتهای داستانی، حکایات این کتاب را در زمرة داستان¬های کوتاه قرار میدهد. این مقاله با تکیه بر مهمّترین عنصر داستان، یعنی؛ شخصیّت به بررسی و تحلیل شخصیّتپردازی در این اثر ارزشمند و قدرت داستانپردازی مولّف آن می¬پردازد و نشان می¬دهد که حکایات این کتاب به دلیل تنوّع موضوع و اشتمال بر مسائل سیاسی و اجتماعی شخصیّت¬هایی متنوّع، به ویژه مردانی با مشاغل سیاسی و اجتماعی دارد. حضور زنان نیز در آن اندک و به شرط کیاست و شهامت است.
خلاصه ماشینی:
» (دو فوشه کور،1377: 233) مؤلف قابوسنامه دانش و تجربة خود را پیدرپی بر دفتر میآورد و مانند داستاننویسان معاصر زبانش به زبان گفتوگو نزدیک است، او نکات تربیتی را در لایههای کلام به صورت حکمت، شعر، مثل وحکایت بیان می کند و این نکتهها را ابزاری برای استدلال و اثبات سخن، انتقال پیام و رسیدن به مقصود قرار میدهد.
هنر نویسنده در این است که از تمام قوای هنری خود مدد میگیرد تا در مدت زمان کوتاه شخصیت را در حد ضرورت، به خواننده معرفی کند و از آن در بیان مقصود خود بهره بگیرد.
» (داد، 1387 :302) بیشتر شخصیتهای قابوسنامه از نوع ایستا هستند و در طول داستان رفتار و گفتار ثابت و بدون تحولی دارند و هدف نویسنده از آوردن آنها تنها آن است که خواننده از نتایج عملکرد اشخاص عبرت بگیرد و خود متحول شود.
» (همان:10) 5- از شیوههای دیگر او در معرفی شخصیت استفاده از یای نکره به دنبال شغل اشخاص و بندرت همراه با یک صفت است، که در این صورت به آنها حضوری نمادین داده میشود تا نمایندة یک طبقه از افراد جامعه باشند و عملکرد آنان مورد عبرت یا آگاهی اجتماعی شود.
» (همان:84) این شخصیتها از نظر سن و جایگاه اجتماعی کاملا با مضمون داستان، یعنی؛ پرهیز از عاشقی در پیری و در مقام پادشاهی متناسب است؛ بنا بر این بهترین گزینه برای رسیدن به پیام و هدف داستان بوده است.
او با بیان داستان کوتاهی از این افراد صفاتی از آنها را نشان میدهد که با موضوع مورد نظر در آن باب مطابقت دارد.