چکیده:
وطن از عناوینی است که نزد همة انسانها و نیز در ادیان آسمانی و به خصوص دین مقدّس اسلام مورد توجّه بوده و نیز وطن و علاقه به آب و خاک یکی از موضوعاتی است که شاعران در اشعار خویش به آن اشاره کردهاند. حبّ وطن و تنفّر از بیگانه و بیگانهپرستان، به خصوص زمانی که بیم تجاوز بیگانگان میرود، در شعر برخی از شاعران پر رنگتر می شود.
همواره میان متون ادبی ملل متفاوت، چه در حوزة نظم و چه در حوزة نثر، همانندیهای در خور پژوهش وجود دارد. در اشعار احمد صافی نجفی و ملکالشّعراء بهار میتوان رویکرد وطن گرایانه را مشاهده کرد. این پژوهش با بررسی همانندیهای بین اشعار این دو شاعر با محوریّت موضوع وطن در پیپاسخ دادن به این سوال است که این دو شاعر چگونه به موضوع وطن پرداختهاند و همانندیهای شعر آنان کدام است.
با توجّه به اینکه این دو شاعر از شرایط سیاسی و اجتماعی تقریبا یکسان- حضور بیگانگان در کشور- برخوردار بودهاند، به نظر میرسد همانندیهای زیادی در شعر آنها وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
ولی بر اساس تحقیقات نگارنده تاکنون در مورد ملک الشعراء بهار و احمد صافی نجفی با محوریت موضوع وطن پژوهشی مستقل انجام نشده است لذا این مقاله سعی دارد بر اینکه همانندیهای بین اشعار این دو شاعر بزرگ را در مورد مفهوم وطن، به صورت تطبیقی بررسی نماید.
(المعوش، 2006: 146) او بارها به خاطر وطن دوستی و دفاع از وطن، داد سخن سر داده و به زندان میافتد و هر چه دارد در راه دفاع از وطن تقدیم می کند و در قطعه شعری با عنوان « الآن طاب الشنق» میگوید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} یعنی؛ زندانی شدم و نمیدانم که به چه جرمی زندانی هستم و زمین و آسمان برایم تنگ شده است.
صافی بار دیگر در شعر هجوی خود بر انگلیس حمله میکند و به زندانی شدن خویش به خاطر دفاع از وطن و مبارزه با آنها، افتخار میکند و میگوید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} یعنی؛ زندان برایم گواراست، چه یک ماه و چه چند سال، پس روزهای زندانی شدن من، بهترین ایام من است.
صافی در این سروده از زندانی شدن نمینالد بلکه به آن افتخار میکند؛ چرا که به خاطر دفاع از وطن و حمایت از هم وطنانش و به علت مبارزه با جنایت کاران در بند کشیده شده است و ایام زندان خود را بهترین روزها برمیشمرد و آن را شرافت و عزت بزرگی برای خویش میداند.