چکیده:
ارزشهای ذهنی و عینی نتیجه ارزشگذاری انسان اقتصادی به محیط اجتماعی پیرامون است. «ارزشهای ذهنی پویا» بر رجحان مصرف و نقدینگی، پاداش صبر و نرخ مطلوبیت کاهشی مصرف کالا و نگهداری پول، تکیه دارد. «ارزشهای عینی پویا» بر شرایط تولید، تئوری ارزش نیروی کار و جمعیت تمرکز دارد. مجموعه ارزشهای ذهنی و عینی پویا، ریشه شکلگیری پدیدههای زمانمند در علم اقتصاد است. این مقاله با تسری اندیشه فلسفه اسلامی از تعریف حرکت و زمان به پدیدههای اقتصادی، به تحلیل و نقد ارزشهای ذهنی و عینی و ارتباط آن با موضوع ارزش و پویاییهای آن میپردازد. نتیجهگیری مقاله آن است که در اقتصاد مبتنی بر پارادایم فلسفه اسلامی، متغیرهای با منشا ارزش ذهنی نمیتواند واجد حرکت و تغییر در بستر زمان باشند؛ ازاینرو ریشههای ذهنی نرخ بهره با استفاده از تعقل منطقی مبتنی بر تحلیل اقتصادی و فلسفی مضاف مردود است. در مقابل ارزش اقتصادی معطوف به عامل انسانی به عنوان موجد رشد اقتصادی است
The Economics Values are the result of Economic Human’s measurement of Society environment. These values are categorized in subjective and objective concepts. Also subjective and objectives value could play different roles in dynamic systems. In particular، the discovery of Maximum principle for optimal path can be described as a dynamics objective and subjective values. In this regard، dynamic Subjective values rely on mental variables such as: time preference، liquidity premium، and impatience، rate of marginal utility diminishing and time elasticity of consumption. Dynamic Objective values emphasize on natural root of value، such as: labor value’s theorem، population growth and in some case implies production function’s condition like that capital rate of return and in some cases they imply. The collection of these values create dynamic phenomena in economics literature. The phenomena like that intertemporal interest rate، interatemporal interest rate، wage rate، population growth could be explained. In This paper the concepts of value and its dynamic feature in Islamic philosophy (as a paradigm of Islamic economics thought) has been explained. In this regard، the paper introduces the concept of movement and time (as an ability to move and continuity and gradually actualized) in Islamic philosophy. In another step، the criticizes optimal time path of consumption، saving، capital accumulation growth and money growth path in dynamic control problem by argument and paradigm of Islamic philosophy of time and motion .As a result، the paper concludes that the time variables which do not have subjective roots and do not have the ability of moving and growth in dynamic optimal path.in contrast، the dynamic values which relay on human factor could create economic growth.
خلاصه ماشینی:
نتيجه گيري مقاله آن است که در اقتصاد مبتني بر پارادايم فلسفه اسلامي، متغيرهاي با منشأ ارزش ذهني نميتواند واجد حرکت و تغيير در بستر زمان باشند؛ ازاين رو ريشه هاي ذهني نرخ بهره با استفاده از تعقل منطقي مبتني بر تحليل اقتصادي و فلسفي **مضاف مردود است .
فصلنام چنانچه رويکرد مدافعين اثرپذيري علم اقتصاد از انديشه فلسفي را بپذيريم ، اين سؤال اهميت دارد که چگونه ميتوان در بررسي پديده هاي اقتصادي متأثر از مشرب هاي فکري و فلسفي به نقد انديشه اقتصاد سرمايه داري در حوزه ارزش هاي ذهني و عيني و نتايج آن در الگوي رشد اقتصادي پرداخت ؟ مقاله حاضر در نقد اقتصاد متعارف در حوزه هاي مذکور، مشرب فلسفي نو صدرايي را در مقابل پارادايم فلسفي اقتصاد متعارف قرار ميدهد.
* ̅مفاهيم فلسفي مضاف در علم اقتصاد چيست و چگونه طبقه بندي ميشوند؟ انسان اقتصادي براي کشف پديده هاي پيرامون و ارتباط ماهيت هاي خارجي و ذهني ضمن درک حسي و تجربي نيازمند ادراک عقلائي است .
به طور خلاصه ، حرکت ـ در مفهوم عام آن و از جمله ارزش هاي ذهني و عيني اقتصادي ـ چند مؤلفه دارد: اول ؛ از بالقوه به بالفعل تبديل شود، دوم ؛ تدريجا ايجاد شود، سوم ؛ پيوسته و متصل باشد و چهارم اينکه مستمرا زوال و حدوث اتفاق بيفتد (همان ، ص ١٠)؛ همچنين براي هر حرکتي شش امر لازم است : مبدأ، منتها، متحرک، محرک و *.