چکیده:
آ، الف، ا، (همزه)، اوّلین حرف الفبای زبان فارسی و عربی است و نیز نخستین حرف از حروف جمّل و ابجد بوده و به حساب جمّل نماینده عدد یک است. الف، رمز برج ثور است. الف در ادبیّات عرفانی و کلامی و فلسفی کنایه از ذات یکتای احدیت، روح اعظم، عالم تجرید و تفرید و سرّ بیچون... است. حرف الف به واسطة شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصربه فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی بویژه در اشعار شعرای بزرگ سبک آذربایجانی یعنی؛ خاقانی شروانی، نظامی گنجوی، مجیرالدّین بیلقانی و فلکی شروانی است. در اکثر اشعار این شاعران، الف؛ سابق، پیشوا، صدرنشین، نامور است. الف؛ نماد قد موزون، استوار، مستقیم و رعنا است. الف؛ مظهر سرافرازی، سربلندی، لاغری، ضعف، قیام، استقامت، قائم بودن است. الف، عاشق بالای خود است. الف چون سرکش دارد، پس سرکش است. الف زباندار و دوزبان، در عین داشتن زبان، خاموش است. الف، فقیرترین به حساب میآید. الف؛ نماد بیچیزی، فقر، گدایی، عدم و ترک اوصاف است. الف؛ عریانی، شادابی، بیسری، میان بستگی و آراستگی را به ذهن متبادر میکند. الف؛ مظهر تنهایی، تجرد، تفرد، صداقت، درستی و پاکی است. الف، بیحرکت و ساکن است. آفرینش الف با نقطه آغاز میشود. جملة حروف و اعداد بر محور حرف الف میگردند. الف، اوّلین حرف آفرینش است. الف، نماد خردی و کوچکی و ریزی هم است. الف یکی از مشبهبههای پرکاربرد ادب پارسی است و شعرا در تصاویر و مضامین شعری، خار، هلال ماه، عصا، قلم، انگشت، سرو، ماه نو، کمر باریک و... را به الف مانند میکنند. دراین مقاله سعی شده است به کاربرد ادبی و هنری حرف الف در اشعار شاعران سبک آذربایجانی پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
حرف الف به واسطة شکل و جایگاه خاص و برخی از ویژگیهای منحصربه فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی بويژه در اشعار شعراي بزرگ سبك آذربايجاني یعنی؛ خاقانی شَروانی، نظامی گنجوی، مجیرالدّین بیلقانی و فلکی شَروانی است.
حرفِ الف علاوه بر تعابیر لغوی و کنایی، از دیدگاه ادبی و هنری و تصویر آفرینی، به واسطة شکل و حالت و جایگاه خاصّ و برخی ویژگیهای منحصر به فرد، یکی از پرکاربردترین حروف در ساخت مضامین بکر و فضاهای شاعرانه و ترکیبات و تعبیرات نغز و ظریف ادب پارسی است: - الف، چون در آغاز و شروع حروف الفبا قرار دارد؛ پس سابق، پیشرو، پیشوا، صدرنشین، نامور، معروف و باکمال است و رتبت و جایگاه آن بیشتر و برتر از همه است و پیش از همه به شمار میآید.
- الف، در شکل نوشتاری، چون شبیه عدد یک است و ازنظر حساب جمّل و حروف ابجد و ترتیب حروف الفبا، در جایگاه و ارزش یک قرار دارد و از طرفی هم بر پایة باور قدما، از به هم پیوستن نقطههای متعدّد، شکل گرفته است و آفرینش آن با نقطه آغاز میشود، و صفر نیز که شبیه نقطه است و به تنهایی هیچ است و در شمار نمیآید و تنها زمانی که پس از عددی قرار گیرد ارزش و کارایی مییابد، ترکیبات مربوط به الف و نقطه و صفر و یک، و ارزش عددی پیدا کردن الف، و ده و صد و هزار شدن آن به واسطة صفر و نقطه، از فضاهای شاعرانه برگرفته از این تصوّر و باور است.