چکیده:
«حق بر صدا» از جمله حقوقی است که از صدا (لحن) و آواز (صدای خوش) شخص حمایت کرده و تقلید (صدا سازی)، جعل و استفاده مکارانه از آن را منع میکند. امروزه این حق در روند توسعه و رشد فزاینده ارتباطات، در بردارنده صورتها و مصادیقی است که نظامهای حقوقی با راهکارهای گوناگون به حمایت از آن پرداختهاند. این حق در برخی از نظامها، به صورت محدود، بر مبنای حق بر شخصیت و بهعنوان حق بر حریم خصوصی یا حقوق مالکیت فکری، مورد شناسائی قرارگرفته است. لیکن در برخی از سیستمهای حقوقی، کاربرد بدون مجوز عناصر هویتی اشخاص مشهور، بهمنظور کسب منفعت، فراتر از حق بر شخصیت تضمین شده است و سبب شناسایی حق مستقلی با نام «حق بر شهرت» شده است که «صدا» از جمله آنها است. از این رو تحلیل جایگاه صدا و این امر که صیانت از آن در کدام قالب حقوقی مناسبتر است، هدف اصلی این تحقیق را تشکیل میدهد که پس از تحلیل اجمالی حق بر شخصیت، حق بر شهرت و حق مولف به تحلیل آن خواهیم پرداخت. لازم به ذکر است که در نظام حقوقی ایران، حق بر صدا در قالب حق بر شخصیت و نیز حقوق فکری مورد حمایت مقنن قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
با پذيرش «حق بر شهرت » در برخي نظام هاي حقوقي، در خصوص جايگاه «حق بر صدا» در دسته بنديهاي مطالعاتي، ابهاماتي به وجود آمده و سوالاتي مطرح شده است ؛ از جمله اينکه آيا «حق بر صدا» جزء حق بر شخصيت محسوب ميشود يا حق بر شهرت % و شرايط حمايت از اين حق از طريق راهکارهاي حقوقي فوق چيست % مزايا و معايب هر يک کدام است % جايگاه صداي شخص در نظام حقوق مالکيت فکري کجاست % در اين خصوص تفاوت اوصاف و سيستم هاي جبران کننده در هر يک از دسته ها، سبب تمايز اين حقوق و ترديد در جايگاه حق بر صدا ميشود و در اين نوشتار سعي شده است تا با بررسي اجمالي ماهيت «حقوق بر شخصيت »، «حق بر شهرت » و نيز «حق مالکيت فکري» تعريف و حدودي براي «حق بر صدا» تعيين و سپس با بازنگري مصاديق نقض آن در رويۀ قضايي و ضمانت اجراهاي موجود، جايگاه اين حق در نظام هاي حقوقي مختلف روشن گردد.
Right to be let alone حمايت از عناصر هويتي و حقوق بر شخصيت افراد (به صورت خاص صدا) و نيز پذيرش حق بر شهرت ، ضمن بيان نمونه هايي در ساير نظام ها، بيشتر توجه به رويه قضايي اين نظام حقوقي متمرکز شده است .
تقليد صدا (صدا سازي) هنرمندان و استفاده از آن در آگهيهاي تبليغاتي در راديو نيز از مواردي است که به موجب حق معنوي پديدآورندة اثر قابل حمايت نيست (دوليان ، ١٩٩٤: ٢٧٢) و در صورت عدم پذيرش قانون حق بر شهرت ، صرفا به استناد حق فرد نسبت به جنبه هاي هويت شخصيتي قابل جبران خواهد بود.