چکیده:
در پژوهش حاضر، تلاش نگارنده بر آن است تا امکان صوری سازی رابطه مفهومی تقابل معنایی را در سطح واژه بررسی کند. برای دست یابی به هدف تعیین شده، از ابزارهای ریاضی، به ویژه، ابزارهای نظریه مجموعه ها و مفهوم تابع ریاضی استفاده شده است تا برگردان های صوری مرتبط با رابطه مفهومی تقابل، در سطح واژه به دست داده شود. مطالعه تعریف های به دست داده شده، برای رابطه مفهومی تقابل معنایی واژه ها در فرهنگ های تخصصی زبان شناسی و همچنین درس نامه های معتبر معنی شناسی، نگارنده را بر آن داشت تا گونه های مختلف تقابل معنایی را برای صوری سازی در نظر بگیرد. روش کار در پژوهش حاضر، به این ترتیب است که نخست، تعریف متناظر با هر یک از انواع تقابل معنایی واژگانی به طور جداگانه، به استناد فرهنگ ها و درس نامه های تخصصی، به دست داده می شود. در مرحله بعد، برگردان صوری متناظر با هر نوع تقابل، با استفاده از ابزارهای مناسب از نظریه مجموعه ها و تابع ریاضی معرفی می شود. در گام پسین، کارآیی هر یک از رابطه های صوری، با به دست دادن نمونه هایی از زبان فارسی، مورد آزمون قرار می گیرد و در پایان، نشان داده می شود که برگردان صوری متناظر با هر نوع از تقابل در چارچوب زبان فارسی کارآمد است.
خلاصه ماشینی:
مطالعۀ تعریف هـای بـه دسـت داده شـده ، بـرای رابطۀ مفهومی تقابـل معنـایی واژه هـا در فرهنـگ هـای تخصصـی زبـان شناسـی و همچنین درس نامه های معتبر معنی شناسی، نگارنده را بر آن داشت تـا گونـه هـای مختلف تقابل معنایی را برای صوریسازی در نظر بگیرد.
از آن جا که پژوهش حاضر، به طور مشخص ، بـه 1 linguistic semantics 2 philosophical semantics 3 logical semantics 4 semantic facts صـوری سـازی رابطـۀ مفهـومی «تقابـل معنـایی » در سـطح واژه هـا پرداختـه ، ضـرورت دارد کـه بـه تلاش های انجام شده در به دست دادن برگردان صوری این رابطه ، اشاره شود.
p ,٢٠٠٨ ,Crystal) در تعریف «تقابل » ابتدا به معرفی «تضاد معنایی » و«تقابل مکمل » ارجاع داده و سپس ، تقابل را به طورکلی این گونه تعریف کـرده اسـت ؛ در زبان شناسی «تقابل » برای اشاره به تفاوت های مهم زبان شناختی بین واحدهای زبانی به کار می رود و تقابل واجی را به عنوان نمونۀ بارز «تقابل » آورده است .
لاینز (٢٧٩ :١٩٧٧ ,Lyons) در بخش تقابل و تباین ٤ معنایی ، در کتاب خود، به این مطلب اشاره 1 semantic opposition 2 complementarity 3 gradable antonymy 4 opposition and contrast کرده که در فرهنگ های واژه ، تقابل معنایی با تضاد معنایی ، برابر گرفته شـده اسـت کـه از دیـدگاه وی ، رویکرد درستی نیست ؛ چراکه ، تضاد معنایی ، عموما، به مجموعه ای از واژه ها گفتـه مـی شـود که جفت جفت ، با هم در تضاد قرار می گیرند، مانند «رفتن / آمدن »، «چپ / راست » و موارد مشـابه .