چکیده:
یکی از نظریات مشترک و مطرح در علوم پایه و علوم انسانی، بهویژه علوم دینی، دیدگاه خلقتی شبهانسان، انساننما یا انسانی دیگر غیر از نسل بشر کنونی است. در نگاه کلی، این نظریه را باید متاثر از افسانههای تاریخی دانست. وجود برخی ابنیة تاریخی که امکان ایجاد آنها از سوی نسل بشر امروزی وجود ندارد، تصوری برای اندیشمندان ایجاد کرده تا به انسانهای فرازمینی یا نسل شبهانسانی معتقد شوند که زمانی در زمین میزیستند. در پی سلسلهمطالعاتی در علوم پایه، همچون فیزیک و ریاضی، با طرح مباحث مربوط، احتمال وجود زمینی دیگر غیر از این زمینی بسیار زیاد است. با توجه به تایید این مطالعات، در کلیسا موضوع خلقت عالمی دیگر به چالشی در حوزة دین به شمار آمد. علوم اسلامی نیز که برخاسته از آموزههای قرآن کریم میباشند، به این موضوع ورود نمود و با وضع اصطلاح «اکوار و ادوار»، به بحث در باب آن پرداخت. با بهرهگیری از آیات و بررسی آنها در کنار روایات دربارة امکان خلقتی مشابه، خلقت انسان در عالمی قبل از عالم موجود و یا وجود مردمانی از جنس ما، یا شبیه ما که از نسل حضرت آدم(ع) هستیم، بهدست میآید که وجود چنین انسانهایی قبل از حضرت آدم(ع) منتفی نیست. این نظریه با آفرینش و فیض مدام خداوند متعال هماهنگی بیشتری دارد. این پژوهش، جستاری است در استخراج زمینههایقرآنی ـ روایی خلق مدام، بهویژه از رهگذر توجه به منبع عقل، به روشی توصیفی و تحلیلی سامان یافتهاست.
خلاصه ماشینی:
جستار پیش رو، در مقام بررسی و تحلیل طرح موضوع خلقت موجودات انسـان نمـای هوشمند است ؛ به بیان دیگر، آیا میتوان با استناد به منقولات ، همچون روایات با همراهـی آیاتی از قرآن ردپایی از آنان در تاریخ پیدا کرد؟ آیا شواهد موجود در روایات ، همچـون تنوع خلقت و اشارات موجود در قرآن ، مثل تجدید خلقت ، ➣کل یوم هـو فـی شـأن ➢، دابه میتواند در راستای تبیین این موضوع باشد؟ موضوعی کـه عقـل را نیـز درگیـر خـود کرده است و به عنوان مبحثی چالشی در فضای علمی جایگاهی برای خود رقم زده اسـت و آیا موضع صرفا تخیلی خلقت انسان های اولیه که در داستان هـای افسـانه ای نقلـی از آن بـه میان آمده ، از سوی دانشمندان و اندیشگاه های مطرح در حـوزة علـوم پایـه ، بـه ویـژه علـم فیزیک نیز تأیید شده است ؟ با وجود بناها و معماریهای کهن ، سنگواره ها و مجسمه هایی که یقینا ساخت نوع بشـر کنونی نیستند، آیا قبل از نسـل کنـونی بشـر، نسـل هـای دیگـری روی همـین کـرة خـاکی بوده اند که این معماریها و مجسمه ها را پدید آورده باشند؟ آیا میتوان سوژة نقل محافل را با عبور از فرضیۀ محتمل و معقول ، اندکاندک به عنوان نظریه ای قـوی تلقـی بـه قبـول نمود؟ همچنـین ، آیـا بـرای تقویـت بنیـان هـای مبنـای مـد نظـر و بـا اسـتفاده از تحقیقـات میان رشته ای، مثل فیزیک ، زمین شناسی، معماری و پـاره ای از متـون مقـدس ، مـیتـوان بـه عنوان موضوعی علمی آن را به اثبات رساند؟ از مجموع آیات قرآن و روایات چنین به دست میآید کـه حضـرت آدم (ع ) سرسلسـلۀ خیل انسان امروزی بوده که نسل بشر کنونی پس از او و به واسطۀ او به وجود آمـده اسـت .