چکیده:
میتوان گفت در همه مکاتب و دیدگاههای مربوط به صفات الهی، اصل کمال الهی مورد تاکید قرار گرفته است؛ اما طرفداران الهیات پویشی در عین اذعان به کمال الهی، صفات الهی را به نحوی تفسیر میکنند که نتیجه آن، عقیده به «کمال نسبی» برای خداست. این تفسیر هم با خداباوری توحیدی/ کلاسیک و هم با ادله عقلی ناسازگار است. در این مقاله، با رویکرد فلسفه دین، دیدگاه الهیات پویشی درباره کمال الهی را در پنج محور اصلی بررسی کردهایم: پویش، تناهی، تناهی صفات، تغییرپذیری، و حلول خدا. بر اساس این بررسی، تفسیر مزبور، دچار نقائص و پیامدهای نامطوبی است که به لحاظ دینی و عقلی مردودند.
خلاصه ماشینی:
خلق از عدمء از روی آراده و عمل آزادانه؛ خدا میتوانست از خلق هر چیزی خودداری کند ۶ قدرت مطلق (خدا قادر است هر کار منطقاً ممکنی را که بخواهد انجام دهد) ۷ علم مطلق (علم خدا به گذشتهء حال» و آینده) ۷ عدم جسمانیت خداً ۸ بیزمانی (خدا در مجموعه لحظهها و آنات زندگی نمیکند) ٩ تغییرناپذیری (خدا قابل تغییر نیست؛ زیرا خدا توالی زمانی ندارد) ۰ کمال مطلق (خدا تا آبد به همین نحو است و قابل تصور نیست که کمال بیشتری برای او فرض کرد) صفات خدا با تلقی نوستتی (نوکلاسیک) ۱ نسبیبودن (خدا ذااً از طریق علم به مخلوقات و کارهایی نسبت به آنها با آنها در ارتباط است) ۲ بالقوهگی (چنین نیست که همه چیزهایی که برای خدا امکانپذیر استء به فعلیت رسیده باشد) ۳ ضرورت و امکان (خدا بالضروره موجود است» ولی آمور متعددی برای خدا به صورت بالامکان صادقاند؛ برای مغال علم خدا ممکن است نه واجب) ۴ پیچیدگی ۵ هم خدا و هم جهان مخلوقات بالضروره موجودنده هرچند جزئیات ممکنالوجودند ۶ خدا با درنظرگرفتن محدودیتهای متافیزیکی و منطقیء کل قدرت را دارد ۷ خدا به حوادث آینده علم ندارد ۷ جسمانیت (جهان بدن خداست) ۸ زمانمندی (خدا در لحظات و توالی زمانی» هرچند تا ابده زندگی میکند) ٩ تغییرپذیری (خدا مستمراً ترکیب بیشتر و غنیتری را با تجربه کسب میکند) ۰ کمال نسبی (در هر لحظه خدا کاملتر از لحظةٌ قبلی است اگر به مباحثی که تا کنون در بیان نحوهٌ تلقی الهیات پویشی از خدا مطرح کردیم توجه شودء محورهای زیادی در این تلقی قابل نقد است؛ اما میتوان این محورها را تناهی صفات علم و قدرت خداء تغییرپذیری خدا و حلول خدا.