چکیده:
رفتارها و شیوه زندگی انسان بستگی مستقیمی به وضعیت محیط زیست او دارد. در عصر هولوسن تغییرات اقلیمی ناگهانی و شدیدی رخ داده اند که این رویدادها بر روند تطور فرهنگی، نظام معیشتی جوامع، تغییرات جمعیتی و پراکندگی استقرارهای انسانی تاثیر گذاشته اند. بررسی های دیرین اقلیم شناختی نشان می دهند که در نیمه دوم هزاره هفتم ق. م. طی یک رویداد اقلیمی سرد و خشک شدید، با اوجی در حدود 6200 ق. م. شرایط اسکان، به خصوص در بعضی مناطق نیمکره شمالی، به طور قابل ملاحظه ای دچار اختلال گردید. پس از این دوره، دمای هوا شدیدا افزایش یافت و از اوایل هزاره ششم ق. م. اقلیم گرم و خشک حاکم شد. از ربع دوم هزاره ششم ق. م. به تدریج بر میزان رطوبت افزوده و از گرمای هوا کاسته شد، به طوری که از اوایل نیمه دوم هزاره ششم ق. م. شرایط اقلیمی مساعدتری برای انجام فعالیت های کشاورزی به وجود آمد. شواهد نخستین استقرارهای انسانی در منطقه فرهنگی شمال ایران مرکزی که به دو بخش شرقی (نیمه غربی حوضه آبریز کویر مرکزی) و غربی (حوضه آبریز دریاچه نمک) تقسیم می شود، عمدتا به آغاز هزاره ششم ق. م. می رسد. به دلیل کمبود آثار معماری از نیمه اول هزاره ششم ق. م. در این منطقه احتمال می رود که استقرارهای انسانی به صورت نیمه یکجانشین بوده اند. از حدود 5400 ق. م. استقرارهای یکجانشین-کشاورز با معماری، نظیر تپه پردیس، تپه معین آباد، تپه زاغه، یان تپه ازبکی و تپه چشمه علی ظاهر شدند و به تدریج بر تعدادشان افزوده شد. در اوایل هزاره پنجم ق. م. یک تغییر اقلیمی گرم و خشک موجب فترت و یا افول استقرارهای این منطقه گردید. بنابراین زمان پیدایش و شکوفایی نخستین استقرارهای شمال ایران مرکزی وابسته به شرایط اقلیمی بوده است و در دوره ای معتدل و مرطوب بین دو دوره خشکسالی قرار می گیرد.
خلاصه ماشینی:
شواهد نخستین استقرارهای انسانی در منطقۀ فرهنگی شمال ایران مرکزی که به دو بخش شرقی (نیمۀ غربی حوضۀ آبریز کویر مرکزی) و غربی (حوضۀ آبریز دریاچۀ نمک) تقسیم میشود، عمدتا به آغاز هزارۀ ششم ق.
بنابراین زمان پیدایش و شکوفایی نخستین استقرارهای شمال ایران مرکزی وابسته به شرایط اقلیمی بوده است و در دورهای معتدل و مرطوب بین دو دورۀ خشکسالی قرار میگیرد.
تغییرات ناگهانی و شدید اقلیمی چه بهصورت گرمایش و چه سرمایش، که موجب بروز خشکسالی و نامساعد شدن شرایط زیستمحیطی شدهاند، از آغاز عصر هولوسن تاکنون بهطور مکرر رخ دادهاند و باعث ایجاد دورههای فترت و یا افول فرهنگی جوامع انسانی شدهاند.
م. که موجب یک دورۀ سرمایش- خشکسالی شدید بهمدت 150 تا 600 سال (در مناطق مختلف) شده است، شاید بتوان فقدان محوطههای پیشازتاریخی در این منطقۀ فرهنگی خشک و نیمهخشک را با وقوع شرایط اقلیمی نامساعد توجیه کرد.
در این پژوهش با توجه به وضعیت اقلیمی اوایل دورۀ هولوسن میانه، برمبنای پژوهشها و آزمایشهای گوناگون دیریناقلیمشناختی که در نقاط مختلف کره زمین انجام گرفتهاند، وضعیت آغازین سکونت جوامع انسانی در منطقۀ فرهنگی شمال ایران مرکزی در هزارۀ ششم ق.
روش پژوهش این پژوهش مبتنیبر نتایج حاصل از بررسیها و آزمایشهای دیریناقلیمشناختی مربوط به دورۀ هولوسن در سراسر دنیا است که بهمنظور روشن ساختن شرایط زندگی نخستین جوامع انسانی در منطقۀ فرهنگی شمال ایران مرکزی طی هزارۀ ششم ق.
بررسیهای دریاچۀ هامون در استان سیستان و بلوچستان مشخص کرده است که حدود ۲ تا ۳ هزارسال اوایل هولوسن، این منطقه دارای اقلیمی گرم و مرطوب با میزان بادخیزی بسیار کمی بود.