چکیده:
یکی از روندهای کسبوکار دیجیتالی استفاده از کسبوکارهای مبتنی بر شبکه است. شبکههای اجتماعی فرصتی را برای کارآفرینان بوجود میآورند تا بتوانند ایدههای بهتری را برای ایجاد یک کسبوکار دیجیتالی پیدا کنند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر شبکههای اجتماعی بر کارآفرینی دیجیتالی با توجه به نقش میانجی متغیر تشخیص فرصت است. پژوهش از جنبه هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان 35 شرکت دانشبنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان کرمان است که در هر شرکت بسته به تعداد مدیران، کارشناسان و خبرگان موضوع، به دو یا سه نفر از آنان به روش نمونهگیری قضاوتی پرسشنامه داده شد. سپس با ترکیب پرسشنامههای گردآوری شده از هر شرکت، 35 پرسشنامه تجمیع شده حاصل گردید. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و SMART PLS مورد تحلیل قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن به روش روایی همگرا و واگرا تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد که شبکههای اجتماعی بر کارآفرینی دیجیتالی تأثیر مثبت و معناداری دارد. از میان ابعاد شبکههای اجتماعی، محتوای روابط اجتماعی (با ضریب شدت تأثیر 453/0)، شیوه انتقال اطلاعات (با ضریب شدت تأثیر 214/0) و منابع اجتماعی اطلاعات (با ضریب شدت تأثیر 182/0) بیشترین تأثیر را بر کارآفرینی دیجیتالی داشتند. در مورد تاثیر شبکههای اجتماعی بر تشخیص فرصت نیز یافتههای پژوهش نشان داد که از بین ابعاد شبکههای اجتماعی، محتوای روابط اجتماعی (با ضریب شدت تأثیر 339/0) بیشترین تأثیر را بر تشخیص فرصت داشته است.
خلاصه ماشینی:
تأثير شبکه هاي اجتماعي بر کارآفريني ديجيتالي با نقش ميانجي تشخيص فرصت (مطالعه ي شرکت هاي دانش بنيان مستقر در پارک علم و فناوري استان کرمان ) دکتر عبدالمجيد ايماني -اعظم حسينيفر-فرح ناز آهنگ چکيده يکي از روندهاي کسب وکار ديجيتالي استفاده از کسب وکارهاي مبتني بر شبکه است .
با توجه به اين ، در ادامه ساير فرضيات پژوهش مطرح شده است : فرضيه اصلي چهارم : شبکه هاي اجتماعي بر کارآفريني ديجيتالي با توجه به نقش ميانجي تشخيص فرصت (در شرکت هاي دانش بنيان مستقر در پارک علم و فناوري استان کرمان ) تأثير مثبت و معناداري دارد.
فرضيه فرعي اول : محتواي روابط اجتماعي بر کارآفريني ديجيتال با توجه به نقش ميانجي تشخيص فرصت (در شرکت هاي دانش بنيان مستقر در پارک علم و فناوري استان کرمان ) تأثير مثبت و معناداري دارد.
فرضيه فرعي دوم : منابع اجتماعي اطلاعات بر کارآفريني ديجيتال با توجه به نقش ميانجي تشخيص فرصت (در شرکت هاي دانش بنيان مستقر در پارک علم و فناوري استان کرمان ) تأثير مثبت و معناداري دارد.
فرضيه فرعي سوم : ساختار روابط اجتماعي بر کارآفريني ديجيتال با توجه به نقش ميانجي تشخيص فرصت (در شرکت هاي دانش بنيان مستقر در پارک علم و فناوري استان کرمان ) تأثير مثبت و معناداري دارد.
فرضيه اصلي چهارم : شبکه هاي اجتماعي بر کارآفريني ديجيتالي با توجه به نقش ميانجي تشخيص فرصت (در شرکت هاي دانش بنيان مستقر در پارک علم و فناوري استان کرمان ) تأثير مثبت و معناداري دارد.