چکیده:
هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطة بازارگرایی و برندگرایی با عملکرد باشگاههای ورزشی استان اصفهان و ارائة مدل معادلات ساختاری بود. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی ازنوع همبستگی بود که برای مدلسازی از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نمونة آماری پژوهش کسبوکارهای ورزشی شامل باشگاههای ورزشی بودند که بدینمنظور از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد. نتایج نشان داد که بازارگرایی و برندگرایی بر عملکرد باشگاههای ورزشی اثر مثبت و معناداری دارند و عملکرد باشگاههای ورزشی بهواسطة بازارگرایی و برندگرایی پیشبینی میشود. بهنظر میرسد کسبوکارهایی که درپی بهدستآوردن اطلاعاتی از مشتریان باشند تا نیازهای حال و آیندة خود را برآورده کنند، عملکرد مناسبتری دارند. بهعبارتی، بازارگرایی پیشبینیکننده مهمی برای عملکرد باشگاهها است. علاوهبراین، کسبوکارهایی که فرایند ایجاد و توسعة برند را دنبال میکنند بر عملکرد تاثیر مثبتی دارند و افراد ممکن است در واکنش به یک برند خوب و شناختهشده، تمایل بیشتری برای خرید از باشگاه ورزشی کوچک داشته باشند.
خلاصه ماشینی:
نتایج هدف این پژوهش، تبیین رابطة بین بازارگرایی و برندگرایی با عملکرد باشگاههای ورزشی کوچک بود.
نتایج حاصل از بررسی فرضیة پژوهش نشان داد که ارتباط مثبت و معناداری بین ابعاد بازارگرایی و عملکرد باشگاههای ورزشی کوچک وجود دارد.
از نتایج دیگر پژوهش، بررسی این فرضیه بود که ارتباط مثبت و معناداری بین برندگرایی و عملکرد باشگاههای ورزشی کوچک وجود دارد.
نتایج این پژوهش علاوهبر تأیید ارتباط و اثر بازارگرایی بر راهبرد برند در باشگاههای ورزشی- خدماتی، یادآور میشود که راهبرد توسعة برند و شناختهشدن خدمات در سطح خرد نیز میتواند عملکرد باشگاههای ورزشی را تحتتأثیر قرار دهد؛ اما این موضوع نیز در جای خود مهم است که تأثیر راهبرد برند کمتر از بازارگرایی است و این مسئله در باشگاههای ورزشی کوچک مشاهده شده است.
افزونبراین، توجه به نیازهای مشتریان و درپی آن، شناخت و آگاهی از رقبا و درنتیجه، هماهنگی درون باشگاه برای تطابق با نیازهای مشتریان، شناخت رقبا و گامبرداشتن در مسیر آینده، نقش مهمی در عملکرد باشگاه ورزشی دارد؛ بنابراین، فقدان دانش راهبردی برای کارآفرینان جوان ممکن است به خاتمة باشگاههای کوچک ورزشی منجر شود؛ برایناساس، پیشنهاد میشود آموزش دانش راهبردی در مراکز آموزشی ارتقا و گسترش یابد.
Investigating the effect of brand orientation on brand performance considering the mediating role of market orientation and the entrepreneurial approach (Case study: Managers of companies based in Shiraz industrial town).