چکیده:
عنصر اصلی ارزش مبادله ای در یک قرارداد، مطلوبیت است؛ معیار سنجش این ارزش، احساس رضایت نسبت به یک موقعیت ناشی از تحقق ترجیحات برپایه توازن ناشی از اجرای تعهدات خود و طرف مقابل است. تعادل عوضین در ارزش، تملیک به تملیک و تسلیم به تسلیم و تعادل حقوق و تعهدات طرفین در عقد معاوضی برپایه مطلوبیت، عدالت معاوضی را موجب می شود. قرارداد واجد وصف اخلاقی، دو آرمان «خودآئینی» یعنی تبلور اراده آزادانه و آگاهانه و «رفتار متقابل» به مفهوم بهره مندی از نفع متقابل را محقق می سازد. سنجش عدالت معاوضی برمبنای مطلوبیت، با معیار شخصی و توجه به هویت فرد به دلیل هماهنگی و رابطه بیناذهنی او با عمل ارتکابی و انتخاب عقلایی او مناسب تر است. تعدیل قرارداد، موافق تحقق ترجیحات قراردادی، ابزاری برای استقرار عدالت معاوضی مخدوش محسوب می شود. شرط توسل به نقض کارآمد قرارداد با معیارکارائی پارتو یا کالدر- هیکس، برقراری عدالت معاوضی با تأمین نظر متعهدله درخصوص مطلوبیت حاصل از نقض تعهد می باشد.
The Utility is main element of the exchange value in a contract. The measure of this value, is satisfaction of a situation arising from the balance resulting from the implementation of their obligations and preferences based on the other party. Balance in value of consideration, ownership to ownership, delivery to delivery and balance of rights and obligations of the parties in the commutative contract based on utility, it would result in commutative justice. The two ideals of " Self- Legislation ", namely the emergence of free and informed will and "Reciprocity" to the benefit of mutual benefit will be realized in moral contract. Measurement of commutative justice based on utility by personal criteria and attention to individual identity is more appropriate, because of his co-ordination and his perceptible relationship with the act of committing himself and his rational choice. Adjusting of contract in line with the fulfillment of contractual preference, is a means to restoration of distorted commutative justice. Efficient breach with efficiency criteria of Pareto or Kaldor- Hicks, depends on establish the commutative justice with the view of the party concerned about the utility of the breach of the obligation.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله به اين پرسش پاسخ داده ميشود کـه مطلوبيـت گرايـي بـه عنـوان معيـار برقراري عدالت معاوضي در قراردادها چه آثاري دارد و چگونه ميتواند بر کارآمـد کـردن قراردادها تأثير بگذارد؟ به همين جهت ابتدا مفهـوم مطلوبيـت گرايـي و دلايـل موافقـان و مخالفان آن تبيين ميشود و سپس به مفهوم عـدالت معاوضـي و بازشناسـي آن بـه کمـک ٩ معيار مطلوبيت و انتخاب عقلاني و ترجيحات طرفين قراردادي و ارتباط و تأثير مطلوبيـت با عناصري مانند قصد و رضا، اشتباه ، تفسير و تعديل قرارداد، رفاه و کـارايي در قراردادهـا پرداخته ميشود.
مفهوم مطلوبيت قراردادي به طورکلي از ديدگاه اقتصادي، عنصر اصلي ارزش مبادلـه اي در يـک قـرارداد، مطلوبيـت است ؛ به گونه اي که در سنجش ارزش ، اگر آنچه طرف قراردادي از انجام و اجراي معامله 16 بهره مند ميشود متوازن يا بيشتر از چيزي باشد که به عنـوان معـوض ازدسـت مـيدهـد، مطلوبيت قراردادي حاصل ميشود؛ اما اين مطلوبيت در همه مـوارد قـراردادي ايـن گونـه نيست ؛ گاهي ارزش آنچه شخص به دست ميآورد با آنچـه ازدسـت مـيدهـد مقايسـه و ارزيابي نميشود بلکه انگيزه شخص و جهت معامله ، تحصيل ارزش يا دفع غيـرارزش بـه طور غيرمستقيم و مربوط به امري خارج از موضوع معامله و هريک از عوضين قـراردادي است .
; Efficient breach in the Philosophical Foundations of Contract Law; Edited by Gregory Klass, George Letsas & Prince Saprai eds; Oxford: Oxford University Press, 2014.