چکیده:
شلر به همزیستی سهنوع معرفت دینی و متافیزیکی و اثباتی در جامعه معتقد بود که هیچگاه اقدامی تجربی جهت تعیین سهم این متغیرها در فضای معرفتی جوامع صورت نگرفتهاست. پژوهش حاضر، با هدف دستیابی به سهم و وزن نسبی انواع معرفت در شهر رشت از دیدگاه شلر انجام شدهاست. در نخستینگام، معرفت متافیزیکی، بهدلیل سهم اندکی که نسبت به دیگر انواع معرفت داشته و نیز همپوشانی نسبیاش با معرفت دینی و نیز فقدان نوعی شکل اجتماعی، بهبیان شلری، کنار گذاشته شد. در بخش کیفی، برخی جنبههای حیات اجتماعی طی مصاحبههایی به دو نمایندۀ شناختهشده از دو نوع معرفت علمی و دینی، یعنی استادان دانشگاه و روحانیان، عرضه شد تا تفاوتهای دو گروه در نظامهای معنایی مربوط به این حوزهها مشخص شود. پس از 10 مصاحبه با روحانیان و 17 مصاحبه با استادان دانشگاه، اشباع نظری مطلوب در حوزههایی نظیر خانواده (ترجیح تعداد فرزندان، تقسیم کار جنسی و روابط جنسی)، دین (وجوه فردی دین و تکثرگرایی)، سیاست، اوقات فراغت، اخلاقیات و باور به علم و انسان حاصل شد. سپس، با انجام پیمایشی با نمونهای برابر با 394 نفر در سطح شهر، سهم هریک از انواع معرفتدر میان مردم مشخص شد. نتایج نشان داد که در ابعادی چون تکثرگرایی دینی، اخلاقیات و نگاه به علم، بیشتر پاسخگویان با استدلالهای روحانیان موافق بودهاند و در دیگر حوزهها غلبه با استدلالهای استادان دانشگاه بودهاست.
خلاصه ماشینی:
بررسی توزیع انواع منابع معرفت در میان مردم رشت با استفاده از نظریۀ ماکس شلر مرتضی مسر ١، وحید قاسمی ٢، حسن چاوشیان ٣ ،حمید عبادالهی ٤ ور (تاریخ دریافت ٩٥/٠٤/١٥، تاریخ پذیرش ٩٦/٠٤/٠٩) چکیده شلر به هم زیستی سه نوع معرفت دینی و متافیزیکی و اثباتی در جامعه معتقد بود که هیچ گاه اقدامی تجربی جهت تعیین سهم این متغیرها در فضای معرفتی جوامع صورت نگرفته است .
در بخش کیفی ، برخی جنبه های حیات اجتماعی طی مصاحبه هایی به دو نمایندٔە شناخته شده از دو نوع معرفت علمی و دینی ، یعنی استادان دانشگاه و روحانیان ، عرضه شد تا تفاوت های دو گروه در نظام های معنایی مربوط به این حوزه ها مشخص شود.
نکتۀ حائز اهمیت در اینجا این است که با وجود دسته بندی ماکس شلر از انواع معرفت ، که سه نوع دینی ، متافیزیکی و علمی را شامل می شد، در مطالعات مقدماتی مشخص شد که معرفت متافیزیکی ، به مثابۀ معرفتی مستقل ، وزن زیادی در میان جمعیت تحت مطالعه ندارد و در تماس هایی که با مراکز اجتماعات متافیزیک محور در تهران برقرار شد، چنین مشخص شد که این مراکز، فعالیت خود را در استان گیلان ، به دلیل استقبال نکردن مردم استان ، متوقف کرده اند.
با توجه به نمونه های ذکرشده ، مشخص می شود که پژوهش حاضر از دو جنبه منحصربه فرد است : نخست ، اینکه در سنجش منابع معرفت ، تنها به یک نوع آن (برای مثال دین ) پرداخته نشده است و دوم ، اینکه در رابطۀ بین دو متغیر، نه نگاه تأثیر و تأثری (مثلا تأثیر دانش علمی بر دین داری افراد)، بلکه نوعی هم زمانی میان این دو سنجیده شده است .