چکیده:
در منطق رواقی ـ مگاری، سه دیدگاه رایج درباره موجهات دیده میشود که دو دیدگاه آن مربوط به مگاریان و یک دیدگاه منسوب به رواقیان است. دو دیدگاه مگاریان، از آن دئودوروس و فیلون بوده و دیدگاه دیگر به خروسیپوس نسبت داده میشود. با توجه به شواهدی میتوان گفت که پارهای از دیدگاههای ایشان در برابر دیدگاههای موجهاتی ارسطو مطرح شده است. در این میان برهان مشهور دئودوروس، به نام دلیل اعظم یا شاه برهان، یکراست امکان ارسطویی را هدف میگیرد. از سویی، در میان دیدگاههای گوناگون رواقی ـ مگاری، اختلافات اساسی دیده میشود؛ به گونهای که دیدگاه فیلون ناسازگاری بسیاری با دیدگاه دئودوروس دارد و به نوعی با دیدگاه موجهاتی ارسطو سازگارتر است. از سوی دیگر، دیدگاه خروسیپوس، حالت میانهای نسبت به دیدگاه دئودوروس و فیلون دارد که نظر هر دو را برآورده و شمار موجهات را به دو برابر افزایش داده است. همه این فراز و فرودها، تحلیلهای گوناگونی را به دنبال داشته است که در نوشتار پیشرو هر یک با چالشها و نقدهایی روبهرو میگردد.
خلاصه ماشینی:
از سویی، وی در تعریف ناضروری میگوید چیزی که طبیعت ذاتش از پذیرایی کذب، ابایی ندارد اما نسبت به اینکه آیا میتواند پذیرای صدق نیز گردد یا اینکه همیشه پذیرای کذب است، خاموش است و این معنا نیز به نوعی تداعیکننده امکان عام ارسطویی از جانب مخالف است.
از این سخنان کاملا نمایان است که پذیرش سخنان فیلون، برای بسیاری از رواقی ـ مگاریان دشوار بوده است؛ زیرا آنها امکان را مساوی با فعلیت ارزیابی کرده و به نوعی تعریف فیلون را دچار نوعی ناسازگاری دانستهاند؛ اما به هر روی میتوان گفت اختلاف میان دئودوروس و فیلون مبنایی است.
تعریف خروسیپوس پس از دئودوروس و فیلون مگاری، خروسیپوس رواقی امکان را تعریف کرده است اما مطالب اندکی از دیدگاه وی در دست است ولی میتوان گفت که وی برخلاف دئودوروس بر این باور بود که رخدادهای معینی که هرگز واقع نخواهند شد نیز میتوانند ممکن بهشمار آیند.
اکنون از این تعریف میتوان سود برد و دیگر مفاهیم موجهه را نیز چنین تعریف کرد و هر یک از موجهات را به مطلق و نسبی تقسیم کرد و بر این اساس در تعریف امکان گفت: آکسیومای ممکن آن است که پذیرای صدق است (ممکن مطلق)، یا آن است که پذیرای صدق بوده و اوضاع بیرونی هم مانع صادق بودن آن نشده است (ممکن نسبی) (Kneale, 1971, p124).