چکیده:
یکی از موضوعاتی که در مطالعه زنجیره تامین به آن پرداخته می شود، موضوع هماهنگی در زنجیره تامین است. در این پژوهش یک زنجیره تامین دو سطحی شامل یک خرده فروش و یک تامین کننده مورد بررسی قرار گرفته است. در زنجیره تامین مورد بررسی، تقاضا دارای توزیع نرمال است و زمان تحویل ثابت در نظر گرفته شده است. خرده فروش از سیستم موجودی مرور دوره ای برای سفارش دهی استفاده می کند و با کمبودهای جزئی مواجه است. متغیرهای تصمیم برای خرده فروش، طول دوره مرور و حداکثر سطح موجودی در هر بار سفارش می باشند. ابتدا مقدار بهینه این دو متغیر در حالت تصمیم گیری غیرمتمرکز و متمرکز بدست آمده است. تصمیمات حالت متمرکز، سود کل زنجیره تامین را افزایش می دهند، اما این تصمیمات موجب کاهش سود خرده فروش نسبت به حالت غیرمتمرکز می شوند؛ به منظور پیاده
سازی تصمیمات حالت متمرکز و ترغیب خرده فروش به تغییر تصمیمات، یک مدل هماهنگی ارائه شده است. در مدل هماهنگ از قرارداد تخفیف مقداری به عنوان طرح انگیزشی استفاده شده است و در محاسبه فاکتور تخفیف، سود هر دو عضو مورد توجه واقع شده است. همچنین جهت تسهیم مناسب سود حاصل از هماهنگی، یک استراتژی تسهیم بر مبنای قدرت چانه زنی اعضا ارائه شده است. تحلیل حساسیت مدل پیشنهادی نسبت به پارامترهای کلیدی متعددی انجام گرفته است. نتایج بررسی ها نشان می دهند که از دیدگاه اقتصادی، مدل هماهنگ ارائه شده می تواند سود شبکه "تامین توزیع" -
را افزایش دهد و علاوه بر آن افزایش سود اعضا نسبت به مدل غیرمتمرکز را نیز تضمین نماید. از دیدگاه مدیریت موجودی، قرارداد تخفیف پیشنهادی، ریسک کمبود موجودی خرده فروش را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد. علاوه بر آن، نتایج بررسی مدل هماهنگ در شرایط عدم قطعیت زیاد تقاضا، نشان داد که مدل پیشنهادی قابلیت هماهنگی زنجیره تامین را تحت شرایط مختلف همچون نوسانات تقاضا و مقادیر زیاد انحراف معیار تقاضا، دارا میباشد.
خلاصه ماشینی:
بی و همکاران (٢٠١٦) تصمیمات بازپرسازی، قیمت گذاری، تبلیغات خرده فروش و تبلیغات تولیدکننده را در ساختارهای مختلف تصمیم گیری بررسی نمودند و نشان دادند که سود زنجیره تامین در ساختار متمرکز حداقل به اندازه ٣٣ درصد افزایش خواهد یافت و از دو مکانیزم هماهنگی برای تشویق اعضا به اتخاذ تصمیمات متمرکز و در نتیجه دستیابی به سود مدل متمرکز، استفاده نمودند.
اگرچه در پژوهش صورت گرفته توسط نعمت الهی و همکاران (a٢٠١٧)، هماهنگی در سیستم موجودی مرور دوره ای مورد بررسی قرار گرفته است ، اما خرده فروش ، تنها در مورد سطح سرویس تصمیم گیری می نماید و طول دوره مرور توسط عضو بالادست تعیین می گردد و از مدل مشارکتی برای هماهنگی زنجیره تامین استفاده شده است .
بنابراین مدل ارائه شده قابلیت ایجاد کانال هماهنگ را برای زنجیره "تامین -توزیع " ای که خرده فروش آن از سیستم موجودی مرور دوره ای برای سفارش دهی استفاده میکند، دارا است .
جمع بندی و پیشنهادات آتی در این مطالعه ، هماهنگی تصمیمات موجودی با استفاده از قرارداد تخفیف مقداری در یک زنجیره تامین دو سطحی شامل دو عضو خرده فروش و تامین کننده ، که در آن خرده فروش از مدل موجودی مرور دوره ای برای سفارش دهی استفاده میکند و کمبودی که با آن مواجه است ، کمبود جزئی است ، به منظور دستیابی به مقدار بهینه متغیرهای تصمیم حداکثر سطح موجودی در هر بار سفارش و طول دوره مرور، مورد بررسی قرار گرفته است .