چکیده:
خاقانی سخنور بزرگ قرن ششم هجری در دو زبان فارسی دری و عربی سرآمد روزگار خویش بوده و آثار ارجمندی در نظم و نثر، به این دو زبان از خود به یادگار گذاشته است. بااینهمه، تاکنون جز چند قصیدة عربی و چند قطعه نثر کوتاه به این زبان که در دیوان شاعر و احیاناً منشآت فارسی او آمده است، نمونة دیگری از آثار عربی وی در دست نیست. ما در اینجا برای نخستینبار دو نامة عربی برجایمانده از او را براساس نسخههایی که از این رسائل در کتابخانههای چستربیتی و سلیمانیّة ترکیّه (بخش داماد ابراهیمپاشا) وجود دارد، معرّفی میکنیم. این رسائل از نمونههای عالی عربینویسی ایرانیان است و فواید ادبی و تاریخی بسیار دارد؛ ازجمله میتواند گرهگشای مشکلات متعدّدی در زمینة سوانح زندگی خاقانی باشد و ابهاماتی را از سخنان این شاعر پیچیدهگوی زبان فارسی رفع کند. اطّلاعاتی دست اوّل و ارزشمند دربارة دو مخاطب این نامهها، به نامهای قطبالدّین ابهری و اوحدالدّین غزنوی و ناگفتههایی در زمینة تاریخ و تصوّف آذربایجان در قرن ششم، از فوایدی است که از سطرهای این رسائل دانسته میشود. نگارندة پژوهش حاضر، رسائل یادشده را تصحیح کرده و با مقدّمه و تعلیقات لازم با عنوان غایت ابداع در دست انتشار دارد.
خلاصه ماشینی:
اطّلاعاتی دست اوّل و ارزشمند دربارٔە دو مخاطب این نامه ها، به نام های قطب الدّین ابهری و اوحدالدّین غزنوی و ناگفته هایی در زمینۀ تاریخ و تصوّف آذربایجان در قرن ششم ، از فوایدی است که از سطرهای این رسائل دانسته میشود.
دو نامۀ عربی خاقانی که برای نخستین بار در اینجا معرّفی میشود، علاوه بر نشان دادن چیرگی خاقانی بر زبان و نثر فنّی عربی و ارائۀ یکی از نمونه های نثرنویسی عالی ایرانیان به این زبان ، بیانگر نکات و حقایق تاریخی و اجتماعی متعدّدی، ازجمله دربردارندٔە مطالبی دربارٔە زندگی و شخصیت دو مخاطب کمابیش گمنام ، امّا مهمّ این نامه هاست ؛ در نامۀ نخست آگاهیهایی ارزشمند در زمینۀ زندگی و شخصیت قطب الدّین ابهری، عارف آذربایجانی این روزگار و مخاطب مکتوب اوّل ، وجود دارد که بخشی از ابهامات دربارٔە او را رفع میکند.
در مقدّمۀ نامه آمده است : « »،١٢ که صراحت دارد بر اینکه قطب الدّین بعد از مرگ خاقانی و تا زمان کتابت نسخۀ این نامه در اوّل رمضان سال ٥٨١ق هنوز در قید حیات بوده است ، امّا باید توجّه داشت که اخباری ازاین دست ، معمولاً در آن روزگار با سرعت منتقل نمیشده و هیچ عجیب نیست که کاتب رسائل خاقانی در تبریز پس از گذشت حدود چهارسال از درگذشت قطب ابهری در بغداد از ماجرا بیخبر مانده و زنده بودن او را استصحاب کرده باشد.