چکیده:
بهرام بیضایی از نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان شاخص ایران است که در عرصۀ نمایش، آثار ارزشمند و ماندگاری خلق کرده است. گونهشناسی آثار نمایشی او اگرچه بهصورت پراکنده و در لابهلای نوشتههایی چند موردتوجّه قرارگرفته است، کمتر بهصورت علمی، به دستهبندی و تحلیل گونهشناسانۀ آنها پرداختهاند. از میان نظریّات گونهشناسی، نورتروپ فرای دیدگاه درخور توجّهی دارد و طبقهبندی کاربردیای از گونهشناسی ارائه میدهد. او هریک از گونههای کمدی، رمانس، تراژدی و آیرونی/ طنز را با یکی از میتوسهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان تطبیق میدهد و برای هر میتوس، شش نوع یا مرحله قائل است که به تقسیمبندی دقیق درونگونهای منجر میشود. باتوجّهبه دیدگاه فرای، باید درنظرداشت که دو اثر مهمّ بهرام بیضایی با عناوین چهار صندوق و در حضور باد قابلارزیابی و نقد گونهشناسانه هستند. در پژوهش پیشرو، کوشیدهایم ضمن بهرهگیری از روش تحلیل کیفی، با تکیه بر مطالعات کتابخانهای و اسنادی و کاربست نظریّۀ «میتوس» نورتروپ فرای، تحلیل گونهشناسانهای از نمایشنامههای فوق ارائه کنیم. دستاوردهای پژوهش، گویای این است که نمایشنامههای چهارصندوق و در حضور باد ذیل گونۀ کمدی نوع اوّل قرارمیگیرند.
خلاصه ماشینی:
فرای برای اشاره به چهار الگوی روایی، از سمبُل های فصول استفاده میکند و هر فصل را نشانۀ یکی از میتوس ها قرارمیدهد؛ میتوس بهار، نشانگر نوع ادبی کمدی ؛ میتوس تابستان ، نشانگر نوع ادبی رمانس ؛ میتوس پاییز، نشانگر نوع ادبی تراژدی و میتوس زمستان ، نشانگر نوع ادبی طنز (آیرونی) است (همان : ١٩٦-٢٨٨)؛ به این ترتیب ، ساختار روایتی فرای نیز همچون سمبُل های دوری، در دور دایره ای بسته ای قرارمیگیرد که با یکدیگر در ارتباط هستند و در ادامه به شرح آنها خواهیم پرداخت .
بیضایی با استفاده از واژگانی همچون «تقلید» و «مضحکه » برای معرّفی نمایش نامه های چهار صندوق و در حضور باد ، سعی در ارائۀ واژگانی سنّتی و گونه شناسانه در پیوند با نظرّیات گونه شناسی جهان دارد، که این واژگان مطابق با گونه شناسی فرای است .
تحلیل شخصیت های نمایش نامۀ چهار صندوق - آلازون ها: سرخ (بازاری)، سبز (مذهبی)، زرد (روشنفکر) شخصیت سرخ ، نماد شخص بازاری است که حاضر نیست از مال و داراییاش بگذرد و در مقابل مترسک بایستد؛ بنابراین ، جزو افراد مقهورالطّبع و ریاکار به حساب میآید و جامعۀ مانع ، کمیک و مضحک را میسازد (فرای، ١٣٧٧: ٢٠٣-٢٠٩).
در این نمایش نامه نیز درنهایت ، شخصیت های مقهورالطّبعی چون سرخ ، سبز و زرد از مبارزه با مترسک سرباز می زنند و او که نمایندٔە بارز جامعۀ مقهورالطّبعان است ، سیاه را قربانی میکند.