چکیده:
پژوهش حاضر بررسی روش آموزش مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی بر بهبود مهارت های شناختی دانش آموزان ناتوان یادگیری خواندن. روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به این منظور از بین دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خواندن در شهر اصفهان در سال تحصیلی 96-1395 با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش 45 دانش آموز انتخاب و در دو گروه آزمایش مهارت های عصب روان شناختی (15نفر) و آموزش چندرسانه ای(15 نفر) و نیز گروه کنترل(15نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس هوشی وکسلر کودکان ویرایش چهارم(WISC_IV) و آزمون نارساخوانی کرمی نوری استفاده شد. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین 3 گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0(P< . همچنین نتایج نشان داد که مداخله آموزش مبتنی بر مهارت های عصب روان شناختی و آموزش چندرسانه ای بر رشد مهارت های شناختی(کارکرد اجرایی، حافظه فعال و توجه) موثر بوده است و منجر به افزایش معنادار عملکرد در گروه ها ی آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون گردیده است،ضمن این که /اموزش عصب روان شناختی نسبت به آموزش چند رسانه ای سطح افزایش بیشتری را در متغیرهای وابسته گروه آزمایش نسبت به گروه گواه اختصاص داده است. (05/0P<). موجب بهبود نارساخوانی دانش آموزان می شود و از آن ها می توان به عنوان روش های درمانی در کلینیک ها و مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری مورد استفاده قرار داد.
Introduction
This study Investigation based teaching methods on neuropsychological skills on improving cognitive skills of students with disabilities learning reading.The research method was experimental and pretest - posttest control group design was used. For this purpose the students with Learning Disabilities in the Isfahan read in 2016-17using multi-stage sampling method and according to the criteria for inclusion 45 students into two groups neuropsychological skills (15) and multimedia training (n =15) and control group (n =15) were assigned. Collect information from the Wechsler Intelligence Scale for Children Fourth Edition (WISC_IV) and Karaminori dyslexia test was used. Data obtained by multivariate analysis of covariance (Mancova) were analyzed. The results showed that the three groups there was no significant difference in post-test and control(P<0/05). The results showed that educational interventions based on the growth of multimedia teaching skills neuropsychological and cognitive skills (executive function, working memory and attention) has been effective and led to a significant increase in performance in the experimental groups than the control group at posttest been(P<0/05). And led to a significant increase in performance in the experimental groups than the control group at posttest been(P>0/05). It can be concluded from the results of neuropsychological skills and modern multimedia teaching methods to stimulate the potential of school students are learning disabilities, as therapies that can be used in clinics and centers of learning.
خلاصه ماشینی:
بررسي روش آموزش مبتني بر مهارت هاي عصب روان شناختي بر بهبود مهارت هاي شناختي دانش آموزان ناتوان يادگيري خواندن Investigation based teaching methods on neuropsychological skills on improving cognitive skills of students with disabilities learning reading (نويسنده مسئول ) Zahra sadeghzadeh poodeh , زهرا صادق زاده پوده Department of Psychology, Isfahan کارشناسي ارشد روان شناسي،دانشگاه آزاد (Khorasgan) Branch, Islamic Azad University, Isfahan, Iran اسلامي اصفهان Dr Salar Faramarzi دکترسالار فرامرزي Associate Professor of Psychology , Department of Psychology and استاديار گروه روان شناسي و آموزش کودکان با Education of children with special نيازهاي خاص .
For this purpose the آموزان داراي ناتواني يادگيري خواندن در شهر students with Learning Disabilities in the Isfahan read in 2016-17using اصفهان در سال تحصيلي ٩٦-١٣٩٥ با استفاده از multi-stage sampling method and روش نمونه گيري چندمرحله اي و با توجه به ملاک according to the criteria for inclusion 45 students into two groups هاي ورود به پژوهش ٤٥ دانش آموز انتخاب و در دو neuropsychological skills (15) and گروه آزمايش مهارت هاي عصب روان شناختي (١٥نفر) multimedia training (n =15) and control group (n =15) were assigned.
صاحبان ، اميري، کجباف و عابدي(١٣٨٩) در پژوهش خود تحت عنوان بررسي اثر کوتاه مدت آموزش کارکردهاي اجرايي بر کاهش نشانه هاي کمبود توجه و نقص بيش فعالي در دانش آموزان پسر دوره ابتدايي شهر اصفهان نشان دادند که آموزش کارکردهاي اجرايي منجر به کاهش نشانه هاي کمبود توجه در دانش آموزان گرديده است صالحي آذري(١٣٩٢) در پژوهشي با عنوان آموزش حافظه فعال ديداري فضايي براساس علوم عصب روان شناختي و تاثير آن بر توجه کوکان نارساخوان نشان دادند که آمورش حافظه فعال ، مهارت هاي ديداري فضايي گروه آزمايش را نسبت به گروه گواه غني تر ساخته است و همچنين تاثيري انتقالي در تکاليف اجرايي توجه همچون توجه صرف ، هشياري بصري و سرعت بصري که بعد از آموزش بهبود يافته اند(به نقل از آقاجاني،خانزاده و موسي کافي،١٣٩٤).