چکیده:
هدف این مقاله تبیین الگوهای توسعه علم و دانش در چارچوب نظریهپردازی در سطح زیربنایی و نیز عرضه نظریه الماس و تجربه برای توسعه دانش ملی- بومی است. مقاله به پایهریزی مبانی و اصول نظریههای شناختشناسی علم و دانش میپردازد. رویکرد نوشتن مقاله، توصیفی استدلالی، بدیههگرایی و تبیین است، لذا با گزارهنویسی، مطالب زیربنایی، تقریر و هدایت میشوند البته آموزههای کلیدی مرتبط تشریح میشوند. در نهایت، اگر علم و دانش با اتکا به منابع دست اول اسلام به خوبی شناخته، تعریف، تبیین، و معماری شوند میتوان مطالب ارزشمند خود را بسیار فراتر از فلسفه علم مطرح در جهان، ارائه کرد. بنابراین، شرح و توصیفی از جلوههای سازوکار علم، دانش و تجربه با خصیصههای بیبدیل مطرح میشوند.
خلاصه ماشینی:
مقدمه مفاهیم پایهای و زیربنای توسعه دانش ملی، نشانگر این هستند که امور و فعالیتهای توسعهیافته دانشی به شکل سامان یافته عمل میکنند، در حالی که در امور و فعالیتهای توسعهنیافته دانشی، برای دستیابی به نتایج مورد انتظار، باید تکیه بر تلاشهای قهرمانانه راهبران در بهرهگیری از نظریهها، مدلها، الگوها و رویکردهایی داشت که بیشتر جنبه خود انگیخته یا خود جوش دارند.
خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (در لطف و زیبایی و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است؛ آیاتی مکرر دارد (با تکراری شوقانگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند میافتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود؛ این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایی میکند؛ و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایی برای او نخواهد بود (سورة زمر: 23).
2ـ أعلمته و علمته در اصل یکی هستند؛ با این تفاوت که "اعلام" به خبر دادن سریع اختصاص دارد اما "تعلیم" به آنچه که آنقدر تکرار میشود که در نفس متعلم تاثیر میگذارد، البته التعلیم یعنی آگاه کردن نفس به این که معانی را در خود تصور کند؛ در حالی که التعلم آگاه کردن نفس به تصور چیز آموخته شده است و چه بسا همین کلمه وقتی تکرار در آن باشد در معنی "الإعلام" به کار رود؛ مانند: أ تعلمون الله بدینکم [آیا خدا را از ایمان خود با خبر میسازید؟ حجرات؛16] و "التعلیم" مانند: الرحمن علم القرآن [خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود.