چکیده:
پژوهش حاضر با هدف تبیین فرایند روان شناختی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی، و از نوع فراترکیب بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع مرتبط به تعداد 2670 منبع بوده که ابتدا تعداد 250 منبع بر اساس چکیده انتخاب شد. سپس 67 منبع بر اساس محتوا گزینش شد که در نهایت 58 منبع به عنوان منابع مرتبط، به روش کدگذاری در سه سطح گزاره (کد)، مفهوم و مقوله تحلیل شد. به منظور بررسی کیفیت داده ها، اعتبار (باورپذیری) و اعتماد (اطمینان پذیری) یافته ها تأمین شده است. یافته ها نشان دادند فرایند روان شناختی خودتوسعه ای شامل هشت مؤلفه (گام) کلیدی بوده است که چهار گام اولیه آن صرفاً روان شناختی و عبارتند از: 1) خوداندیشی و خودتأملی، 2) خودشناسی و خودآگاهی، 3) خودانگیزشی، 4) خودآغازگری. چهار گام بعدی، روان شناختی-مدیریتی بوده و شامل 5) انتخاب روش خودتوسعه ای (ساختاریافته، هدایت شده و فردی)، 6) کاربست مکانیزم های خودتوسعه ای (خودرهبری، خودمدیریتی، خودنظمدهی و خودراهبری یادگیری، 7) نظارت و ارزیابی خودتوسعه ای (خودکنترلی،خودنظارتی و خودارزیابی) و 8) مسئولیت و پاسخگویی (خودمسئولیت پذیری، خودتعهدی و خودپاسخگویی) به اقدامات خودتوسعه ای می باشند. در این پژوهش، ابعاد روانشناختی خودتوسعه ای رهبران دانشگاهی مورد تأکید بوده است.
خلاصه ماشینی:
فصل نامه پژوهش هاي کاربردي روانشناختي Applied Psychological Research Quarterly 2018, 9(3),15-34 1397, 9(3),15-34 فرايند روان شناختي خودتوسعه اي رهبران دانشگاهي (يک مطالعه فراترکيب ) * Psychological self-development process of academic leaders (A meta-synthesis study) خدايار ابيلي ** Khodayar Abili ابراهيم مزاري *** Ebrahim Mazari چکيده Abstract پژوهش حاضر با هدف تبيين فرايند روان شناختي خودتوسـعه اي The present study aims to explain theرهبران دانشگاهي انجام شده است .
خودتوسعه اي به عنوان يک فرايند روان شـناختي، عبارتسـت از فراينـد خودآگاهي و خودشناسي (ميلر، ٢٠١٢؛ لستر و لستر،٢٠١٦؛) که مبتني بر خودانديشي و خودتـأملي (نزبيـت ، ٢٠٠٧؛ ميلر، ٢٠١٢) بوده و منجر به خودانگيزشي و خودآغازگري ميشود (سـوان ، پلهـام و کـرول ، ١٩٨٩؛ تراپـي و نتـر، ١٩٩٤) و سپس فرد با توجه بـه ماهيـت و موضـوع توسـعه و امکان پـذيري آن توسـط فـرد و سـازمان ، در انـواع خودتوسعه اي موجود يعني فردي، هدايت شده و يا ساختار يافته (دپارتمـان آمـوزش ارتـش آمريکـا١، ٢٠١٥)، وارد ميشود؛ از سـازوکارهاي خودتوسـعه اي از جملـه خـودرهبري (نـک و مـانز، ٢٠١٣؛ بولـدن و همکـاران ، ٢٠١٢)، خودمديريتي (نک و مانز، ٢٠١٣)، خودنظم دهي (نزبيت ،٢٠٠٧) و خودراهبري يادگيري (بويس و همکـاران ، ٢٠١٠) استفاده کرده و به خودارزيابي، خودنظارتي و خودکنترلي (مردها، ٢٠١٢؛ هينتون ، ٢٠١٧) ميپردازد و از خود درجاتي از خودمسئوليت پذيري، خودتعهدي و خودپاسخگويي (جيملچ ، ٢٠١٦) را نشان ميدهد.