چکیده:
منصب سپهسالار عالیترین مقام نظامی حکومت سامانیان و درواقع، فرمانده لشکریان سامانی بود. در دورﮤ نخست حکومت سامانیان که دوران اقتدار امیران سامانی بود، یعنی از زمان امیر اسماعیل تا زمان امیر نصر (279تا331ق/893تا942م)، سپهسالاران در تحولات نقش کمرنگی داشتند؛ اما از دوران امیر نوح تا سقوط حکومت سامانی که دوران ضعف و انحطاط سامانیان محسوب میشود، بهعلت ازدیاد قدرت و نفوذ سپهسالاران، در تحولات و مناسبات قدرت حکومت سامانیان آنها به مهمترین رکن تبدیل شدند. درواقع در این دوره، سپهسالاران علاوهبر حوزه اختیارات خود، یعنی مدیریت و فرماندهی ارتش سامانی، در اموری همچون منازعات و چالشهای جانشینی و نیز عزل و نصب وزیران دخالت میکردند. پیامد این دخالتها نابسامانی و آشفتگی امور و درنهایت، تضعیف حکومت سامانی بود. علاوه بر آن سپهسالاران با استمداد از آلبویه، در روند موضعگیری علیه امیران و وزیران سامانی، زمینه دخالت آلبویه را در امور داخلی سامانیان فراهم کردند و ضربههای نهایی را بر پیکره حکومت سامانی وارد کردند. باید در نظر گرفت که در تداوم روند رو به افول قدرت سامانیان، از اواسط عمر این سلسله تا پایان آن، سپهسالاران بیشترین سهم را داشتهاند؛ بنابراین در این پژوهش نقش و ﺗﺄثیر سپهسالاران در افول تدریجی و سرانجام سقوط حکومت سامانی ارزیابی میشود و به روش توصیفیتحلیلی صحت این گزاره سنجیده میشود.
خلاصه ماشینی:
درواقع پس از درگذشت امیر نصر سامانی، در تاریخ تحولات این دولت دوره پراهمیتی آغاز شد که در آن، مقام سپهسالار بهتدریج جایگاه خود را بهمثابه قدرتمندترین عنصر در درون نظام دیوانسالاری سامانیان مستحکم میکرد؛ برای نمونه، نوحبننصر کمی پس از استقرار بر تخت حکومت با مشکلات مالی روبهرو شد و به افزایش میزان مالیاتها تا دو برابر اقدام کرد.
نحوﮤ تقابل او با مهمترین ارکان دولت، یعنی امیر و وزیر سامانیان، در ابتدای دورﮤ دوم حکومت سامانیان این سپهسالار مقتدر را در کانون توجهها قرار داد؛ به گونهای که از همین دوره، مواﺟﻬﮥ او با این مقامهای درباری، چرخش وضعیت قدرت در درون نظام سیاسی سامانی را به نفع این مقام ارشد نظامی نمایان میکرد (گردیزی، 1363: 263؛ عتبی ، 1334: 59تا61).
با وجود این، برکناری او از مقام سپاهسالاری در این ابتدای دوره دوم حکومت سامانی حاوی پیام بسیار مهم دیگری نیز بود و آن اینکه هنوز تا این زمان بهصورت کامل، قدرت نظامیان و در رﺃس آنها سپاهسالار موفق نشده بود تسلط دیوانسالاران و بهطور اخص وزیر را به چالش کشد.
اهمیت تحرکات این دو در دورﮤ امیر نوح از چند منظر اهمیت داشت: نخست اینکه تداوم برخورد نهاد نظامی و در رﺃس آن سپهسالار با مرکز قدرت سامانیان با تحرکات این دو وارد مرحله جدیدی شد؛ دوم اینکه برای نخستینبار در تاریخ سامانیان، فرماندهان نظامی و سپهسالاران بهمنظور تغییر وضع موجود در درون ساختار سیاسی سامانیان، به تحریک و تشویق نیروهای خارجی اقدام میکردند و همزمان نیز گرایش امیران سامانی را به جانب دیگر نیروهای ترک، یعنی خاندان سبکتکین، سرعت بخشیده بود؛ پس برای نخستینبار بود که این رویکردهای معطوف به کمکگرفتن از نیروهای خارجی رخ میداد.