چکیده:
یکی از روش های مقایسه سنت های دینی، مقایسه انسان مطلوب اخلاقی در آن مکاتب است. روشن است که هرچه میزان شباهت اوصاف انسان مطلوب اخلاقی در دو مکتب بیشتر باشد، روی نزدیکی مبانی فکری آنها بیشتر می توان حساب کرد و بهتر می توان در اندیشه گفت وگو و تعامل فرهنگی بود. در مقاله حاضر، با استفاده از روش مطالعه کتاب خانه ای و با مراجعه به اصلی ترین متون اخلاقی عرفانی دو مکتب «اسلام» و «تائوئیسم»، به ویژه نهج البلاغه و تائو ته چینگ میزان همپوشانی اوصاف انسان مطلوب در این دو نظام تربیتی مقایسه شده است. «فرزانه» (انسان مطلوب تائوئیسم)، ویژگی های خاصی دارد که با «پارسا» (انسان مطلوب اخلاقی اسلام= متقی)، از جهات بسیاری شباهت دارد. ورع، رضا به تقدیر، خلوت گرایی، تفکر، انس با طبیعت، سکوت، بخشش و خدمت به خلق، دوری از شعار و خودنمایی، پرهیز از خشونت و مانند این، از جمله این اوصاف هستند. از سوی دیگر، پارسای اسلامی به سبب ویژگی هایی همچون اهل مناجات و عبادت بودن، احساس مسئولیت در مقابل اوضاع جامعه، و مرزبندی با مخالفان عقیدتی خود (کافران) در اجتماع و معاد اندیشی و مانند آن، از فرزانه تائو متمایز است که نشان می دهد این دو مکتب با وجود مشابهات های زیاد، فاصله قابل توجهی با یکدیگر دارند.
خلاصه ماشینی:
در مقالة حاضر، با استفاده از روش مطالعة کتابخانهای و با مراجعه به اصلیترین متون اخلاقی عرفانی دو مکتب «اسلام» و «تائوئیسم»، به ویژه نهجالبلاغه و تائو ته چینگ میزان همپوشانی اوصاف انسان مطلوب در این دو نظام تربیتی مقایسه شده است.
باید دانست که بین مکتب «تائو»، «تائو چیا» به عنوان یک فلسفة عرفانی که تعالیم آن موضوع گفتوگوی این نوشتار است، و دین «تائو» که آن را «تائو چیائو» میخوانند، تفاوت و حتی در برخی امور تضاد نیز وجود دارد.
توصیه به رضایتمندی در برابر جریان حوادث از آنروست که در جهانبینی امام علی( تمام اتفاقات زیر نظر خدا و تحت تدبیر او انجام میشود، تا جایی که اگر کسی بدون در نظر گرفتن حاکمیت خداوند بر هستی به تدبیر امور زندگی خویش بپردازد به هلاکت میرسد (همان، ص626).
«فرزانة» تائو در سلوک عرفانی خویش، به جایی میرسد که بدون هیچ مقاومتی نسبت به جریان امور، از خود صبوری، رضایت و تسلیم نشان میدهد (همان، فصل4) و بیشتر به دنبال هماهنگی خود با جریان امور است.
امام علی( برترین مردم را سودمندترین آنان برای مردم دانسته است (آمدی، 1383، ص448)؛ شاد کردن دل مردم و برطرف ساختن غم و اندوه آنان را کفارة گناهان بزرگ (حر عاملی، 1420ق، ج16، ص344)؛ موجب تمایل قلبها به سوی انسان (آمدی، 1383، ص449)؛ افزایش نعمت و روزی (نهجالبلاغه، 1379، ح232)؛ دفع مرگ بد (همان، خ110)؛ نیکویی عاقبت و گشایش در امور زندگی (آمدی، 1383، ص386، ح8834)؛ استحقاق اجر و ثواب الهی (آمدی، 1383، ص449)؛ و بهترین زاد و توشه برای سفر آخرت (نوری، 1408ق، ج12، ص346) میداند.
این نحوه رفتار در انسان مطلوب اخلاقی مکتب تائو نیز مشاهده میشود.