چکیده:
مفاهیم تربیتی در قرآن، روایات و در طول تاریخ تربیت اسلامی، ذیل واژه های مختلفی مطرح شده اند. با وجود این، امروزه «تربیت» یکه تاز واژگان ذیل مفاهیم مربوط به رشد و تعالی انسان شده است؛ و مفاهیم تربیتی به ناچار در قالب تنگ این واژه به حصار آمده اند. در این پژوهش با روشی انتقادی، کفایت معنایی واژه «تربیت» در دو محور معنای لغوی، و هویت تاریخی این واژه بررسی می شود و سپس دو واژه «تزکیه» و «تادیب» به عنوان بدیل های واژه «تربیت» معرفی شده اند و مورد تحلیل قرار می گیرند. نتایج نشان می دهد، از معنای لغوی واژه «تربیت» نمی توان مفاهیم بلندی ذیل تعالی انسان استخراج کرد؛ همچنین این واژه در تاریخ اندیشه های تربیت اسلامی نیز، در حاشیه بوده است و نقشی محوری نداشته است؛ در صورتی که «تزکیه» از نظر معنای لغوی و کاربرد در متون دینی از غنای بیشتری نسبت به واژه «تربیت» برخوردار است؛ چنانچه در قرآن، به جای عبارت «تعلیم و تربیت»، عمدتا از «تعلیم و تزکیه» استفاده شده است. همچنین «تادیب» نیز در مقایسه با «تربیت»، از هویت تاریخی متقن تری برخوردار است و توانسته است در حدود دوازده قرن، تک واژه مسلط در متون تربیت اسلامی باشد.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان میدهد، از معنای لغوی واژه «تربیت» نمیتوان مفاهیم بلندی ذیل تعالی انسان استخراج کرد؛ همچنین این واژه در تاریخ اندیشههای تربیت اسلامی نیز، در حاشیه بوده است و نقشی محوری نداشته است؛ در صورتیکه «تزکیه» از نظر معنای لغوی و کاربرد در متون دینی از غنای بیشتری نسبت به واژه «تربیت» برخوردار است؛ چنانچه در قرآن، بهجای عبارت «تعلیم و تربیت»، عمدتا از «تعلیم و تزکیه» استفاده شده است.
ازاینرو، در این پژوهش ابتدا با روشی انتقادی، کفایت معنایی واژه «تربیت» در دو محور ماهیت لغوی و هویت تاریخی آن مورد نقد قرار میگیرد؛ سپس دو واژة «تأدیب» و «تزکیه»، بهعنوان بدیلهای آن، معرفی شده است، و جایگاه تربیتی آنها با روش تحلیل محتوا در قرآن و آثار اندیشمندان ایرانی مشخص میگردد.
در این دوران هر یک از اندیشمندان متناسب با نظام فکری خود، واژه متفاوتی را برای رشد ابعاد شخصیتی و رفتاری انسان اتخاذ میکردند؛ چنانچه بوعلی سینا در رابطه با مفاهیم تربیتی، کلمه سیاست را بهکار برده است: سیاست البدن، سیاست المنزل و سیاست البلد؛ که درواقع همان شیوه و روش تربیت فرزندان است.
ازآنجاکه واژه و معنا تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند و متناسب با واژة مسلط در فضای تعلیم و تربیت، اهداف، اصول و روشهای تربیتی مشخص میگردد؛ لازم است در استعمال واژة تربیت در چنین سطح وسیع و گستردهای تجدید نظر کرد، و به واژگان شایستهتری چون «تزکیه» و «تأدیب» که معنای لغوی مطلوب و هویت تاریخی اثباتشدهای دارند، توجه کرد.