چکیده:
زمان و مکان یکی از ابعاد موجودات عالم طبیعت است. در اینکه در قیامت زمان و مکان وجود ندارد، هیچ اختلافی بین مفسران و دانشمندان مسلمان نیست؛ همان گونه که در خصوص وجود این دو در عالم طبیعت نیز اختلافی نیست. از آن رو که این دو(زمان و مکان) در آیات قرآن و روایات اهل بیت علیها السلام به نوعی به انسان در عالم برزخ هم نسبت داده شده، این نوشتار با روش «تطبیقی، تحلیلی، انتقادی»، به بررسی آیات و روایاتی که زمان و مکان را به برزخ نسبت داده اند، پرداخته و هدف آن، رفع تعارض بین ادله عقلی و نقلی در خصوص زمان و مکان است. نفس مجرد انسان در عالم برزخ، فاقد ابعاد زمانی و مکانی است و آنچه را در آیات و روایات در این خصوص گفته شده می توان به یکی از معانی زمان و مکان مثالی، ارتباط با زمان و مکان عالم طبیعت، احاطه و اشراف بر زمان و مکان عالم طبیعی و مانند آن حمل نمود که بین ادله عقلی و نقلی به نوعی جمع شود و تعارض بدوی آنها برطرف گردد.
Time and place are two dimensions of the beings in the natural world. Commentators and Muslim scholars all agree on the fact that there is no time and place in the Resurrection, as there is no disagreement in the existence of time and place in the natural world. In the verses of the Qur'an and the traditions of Ahl al- Bait, time and place have also somehow been attributed to man in the intermediary world. Thus, using a comparative-analytical-critical method, this paper studies the verses and traditions that attribute time and place to the intermediary world. The purpose of this research is to resolve the conflict between rational and traditional arguments about time and place. The immaterial human soul in the intermediary world has no temporal and spatial dimensions. What is stated in verses and traditions in this regard can be interpreted as one of the meanings of imaginal time and place, connection with time and place in the natural world, control over time and place in the natural world, and so forth, so that the conflict between rational and traditional arguments is resolved and their initial opposition is settled.
خلاصه ماشینی:
با توجه به اینکه ازیکسو، در آیات و روایات نیز وجود زمان و مکان را به عالم برزخ، نسبت دادهاند، و از سوی دیگر، میدانیم عالم برزخ عالمی مثالی است که از نوعی تجرد برخوردار است، همچنین در متون دینی و روایات وارد شده از طرق اهل بیت(، ارواح مؤمنان برزخی در «وادی السلام» و ارواح کافران برزخی در «وادی برهوت» قرار دارند، لازم است بین ادلة عقلی و نقلی جمع کرده، تعارض ظاهری و بدوی بین این دو دسته دلیل را برطرف نماییم.
این حقیقت در روایتی از امام صادق( نیز بیان شده است: قال أبوعبدالله(: «ذلک فی الدنیا قبل یوم القیامة لأن نار القیامة لا تکون غدوا و عشیا»، ثم قال: «إن کانوا إنما یعذبون غدوا و عشیا، ففیما بین ذلک هم من السعداء، و لکن هذا فی نار البرزخ قبل یوم القیامة أ لم تسمع قوله عز و جل «النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب» (غافر:46) (مجلسی، 1404ق، ج6، ص284، جزائری، 1404ق، ص258) امام صادق( فرمودند: این عذاب، قبل از روز قیامت و در عالم برزخ است؛ زیرا آتش قیامت صبح و شام ندارد.
به عبارت دیگر، در قیامت همواره مانند فصل بهار هوا خوب است؛ چنانکه برخی دیگر از مفسران بیان کردهاند (مدرسی، 1419ق، ج17، ص 182) علاوه بر این آیه، در مباحث گذشته نیز روایتی از امام صادق( در ذیل آیة: «النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعة أدخلوا آل فرعون أشد العذاب» (غافر: 46) نقل شد که حضرت فرمودند: در قیامت، روز و شبی در کار نیست و عذابی که در آیة شریفه برای فرعونیان نقل شده، عذاب عالم برزخ است.