چکیده:
داستان به عنوان آغازگر در برنامه درسی فبک، مورد اتفاق نظر همه صاحبنظران در این زمینه است. اما درباره ویژگی های داستان مورد استفاده در کلاس فلسفه برای کودکان، دیدگاه های مختلفی وجود دارد. این ویژگی ها بعضی از متفکران مانند لیپمن را بر آن داشته که خود نسبت به تالیف داستان های مناسب اقدام کنند. اما بعضی دیگر معتقدند می توان از قصه های تامل برانگیز موجود در فرهنگ های مختلف نیز بهره برد. در این مقاله تلاش شده با استناد به نظرات لیپمن و همکاران وی، این فرض اثبات شود که داستان های پلیسی-معمایی علاوه بر جذابیت، به واسطه ظرفیتی که در آموزش منطق و مهارت های ذهنی- تحلیلی و مفاهیم فلسفی دارند، به ویژه در فلسفه اخلاق و فلسفه علوم اجتماعی؛ می توانند به عنوان منبع تازه ای از داستان های فبک، مورد استفاده قرار گیرند. فرض بر این است که این داستان ها با اهداف همه رویکردها در این برنامه همسویی دارند. در پایان داستانی به عنوان نمونه تحلیل شده است.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله تلاش شده است، با استناد به آرای لیپمن و همکاران او، این فرض اثبات شود که داستانهای پلیسی ـ معمایی، علاوهبر داشتن جذابیت، بهدلیل ظرفیتی که در آموزش منطق و مهارتهای ذهنی ـ تحلیلی و مفاهیم فلسفی دارند، بهویژه در فلسفۀ اخلاق و فلسفۀ علوم اجتماعی، میتوانند همچون منبع تازهای از داستانهای فبک بهکار روند.
داستان فلسفی، برخلاف متن فلسفی که برای ارائۀ فلسفه بهنحوی منطقی و جامع و فاقد هر نوع تجربۀ ملموس تلاش میکند، کوششی است که کودکان را به کندوکاو دربارۀ مفاهیم و شیوههای فلسفی ترغیب میکند.
اما در بررسی آنها، بهمنزلۀ نخستین داستانهای تألیفی در برنامۀ فبک، باید دو نکته را از هم متمایز کرد: یکی معیارهای او برای داستان و دیگری ویژگیهای بالفعل این داستانها، که الزاماً منطبق با معیارهای مذکور نیستند و این موضوعی است خارج از عهدۀ این مقال.
بهنظر میرسد دراینباره حق بهجانب اسپرود باشد، زیرا در جواب سؤال اصلی فیشر میتوان گفت هیچ موضوعی در حلقۀ کندوکاو و ذهن جستوجوگر کودکان، با صرف مشاهدۀ مستقیم، محاسبه، یا مراجعه به حقایق تثبیتشده، به پاسخ قطعی نمیرسد و همانطورکه میدانیم، پرسش از اعتبار ادراک حسی، حقایق ریاضی، و صدق حقایق تثبیتشده و حتی بدیهیات و مسلمات منطقی نیز بخش مهمی از تفکرات فلسفی را درطول تاریخ بهخود اختصاص داده است و همین ماجرا در کلاس فلسفه نیز بارها رخ میدهد.
9. بررسی داستان در این بخش برای نمونه یکی از داستانهای کتاب قصر میمونهای قرمز اثر ولفگانگ اکه را بررسی میکنیم، داستانی که درابتدا بهنظر میرسد نهتنها مناسبتی با برنامۀ فبک ندارد، بلکه حتی در نوع خود ابتدایی و فاقد ظرافتها و پیچیدگیهای دیگر داستانهای جنایی ـ پلیسی است.