چکیده:
انسان در همهی مراحل زندگی، از کودکی تا نوجوانی و بلوغ و حتی در سنین سالخوردگی، پیوسته از افکار و رفتار دیگران متاثر است.از شرایط محیط نقش می گیرد، و بر محیط زیست اثر می گذارد.آنچه فرهنگ انسانی را می سازد مجموعه ی این تاثیر و تاثرهاست؛ اعم از آنکه تغییر رفتارها نتیجه ی کوششهای عمدی و حسابشده و در قالب نظام آموزشی رسمی یا سنتی باشند، یا اینکه به صورت اثر محیط، به ویژگیهای فرد و جامعه شکل بدهند. درهرحال دگرگونیهای جامعه از تاثیر عوامل سنتی و نیز از کوششهای عمدی نظام آموزشی رسمی ناشی هستند.
مصداق اولیه این نظام آموزشی در تاریخ ایران قبل از اسلام و نیز ایران بعد از اسلام، حداقل تا قرن معاصر در واژه ای به نام شاگرد موضوعیت داشت که اراده حاکمیت در ذهن شاگرد و یا شاگردان به صورت فردی ویا جمعی در مکانهایی خصوصی و یا عمومی و یا به مقتضای زمان و مکان و شرایط پیش آمده ،حک وتاثیرگذاربوده تا بتوانند سرمایه انسانی کشور را در امتداد تفکر واندیشه سیاسی خودحفط و هدایت ودر مواقع نیار بهره برداری نمایند.این پژوهش در صدد است تاچگونگی تغییر و تطور واژه شاگرد و تبدیل آن به دانش آموز و واژه های دیگر و علل و عوامل پیرامونی این موضوع را در گذرزمان حتی تا دوره حاضر بررسی تا غایت نهایی مقاله محقق شود. به نظر می رسد نقش دولتها، خصوصا نفوذ دانشمندان و فرهیختگان و «الیت» جامعه در بدنه حاکمیت، بی تاثیر در «آلترناتیو» واژه شاگرد در نظام آموزش سنتی ورسمی ایران نبوده و علاوه بر آن احتمال می رود همسویی با سیاست های آموزشی و تربیتی جوامع برون مرزی در تغییر کلمه شاگرد تاثیر گذار بوده است.این پژوهش به روش تاریخی و شیوه جمع آوری مطالب به روش کتابخانه ای و اسنادی و تطبیقی تهیه شده است.
خلاصه ماشینی:
مصداق اولیه این نظام آموزشی در تاریخ ایران قبل از اسلام و نیز ایران بعد از اسلام، حداقل تا قرن معاصر در واژه ای به نام شاگرد موضوعیت داشت که اراده حاکمیت در ذهن شاگرد و یا شاگردان به صورت فردی ویا جمعی در مکانهایی خصوصی و یا عمومی و یا به مقتضای زمان و مکان و شرایط پیش آمده ،حک وتأثیرگذاربوده تا بتوانند سرمایه انسانی کشور را در امتداد تفکر واندیشه سیاسی خودحفط و هدایت ودر مواقع نیار بهره برداری نمایند.
وقتی در ایران حکومت مقتدر و متمرکز به وجود آمد دولت نیز از عوامل موثر تربیت گردید هدف تربیت شاگرددر ایران باستان در ایران باستان سه منظور عمده از تربیت طفل داشتند0 1) خدمت به اجتماع وکشور 2) خدمت به خانواده و رفع مسئولیت از پدر و مادر 3) بهبودی حال وبرتری بر دیگران مکان تعلیم شاگرد در ایران باستان اولین و ابتدایی ترین محل برای آموزش دانش به طور عام خانه بود و پدر و مادر عهده دار آموزش و پرورش بوده اند ولی به مرور وپا به پای تحولات اجتماعات وتمرکز خانواده ها مکان آموزشی به خانه ی دومی انتقال یافت که می توان آنرا نخستین محل تدریس گروهی یا مکتب خانه به حساب آورد با رواج دین زرتشت آتشکده ها برای آموزش مورد استفاده قرارگرفته و مدتها عهده دار این نقش مهم بوده است.