چکیده:
خشونت خانگی معلول زنجیره ای است از عوامل پیچیده که البته در این میان فقدان جرم انگاری، عدم دیدگاه صریح قانون و سکوت قانونگذار در برخی از موارد، خود به گسترش آن کمک می نماید. اما از موارد بارزی که قانونگذار، با جواز خود بر انجام عمل مجرمانه، محیط امن خانه را به مکانی برای کینه و خشونت ورزی مبدل کرده است، ماده 630 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) است که با عنوان جواز قتل در فراش مطرح می باشد، علی رغم انتقادات فراوان صورت گرفته، قانونگذار در ماده 302 قانون مجازات اسلامی 1392 مجددا آورده است که از مصادیق بارز خشونت خانگی علیه زنان به شمار می آید.
قانونگذار باید تمامی تلاش خود را در جهت حذف مواد قانونی انجام دهد که خود می توانند زمینه ساز جرم زایی باشند و بر میزان جواز عدالت دادگستری خصوصی و انتقام جویی های شخصی و خشونت های خانگی بیفزایند. مقاله به روش توصیفی تحلیلی و شیوه اسناد کتابخانه ای شکل یافته است.
خلاصه ماشینی:
اما از موارد بارزی که قانونگذار، با جواز خود بر انجام عمل مجرمانه، محیط امن خانه را به مکانی برای کینه و خشونت ورزی مبدل کرده است، ماده 630 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) است که با عنوان جواز قتل در فراش مطرح میباشد، علیرغم انتقادات فراوان صورت گرفته، قانونگذار در ماده 302 قانون مجازات اسلامی 1392 مجددا آورده است که از مصادیق بارز خشونت خانگی علیه زنان به شمار میآید.
از سوی دیگر در منابع فقهی نیز ظرفیت لازم برای اعمال تغییر در متون قانونی در بحث مواد قانونی تأثیرگذار در بحث قتل¬های ناموسی وجود دارد با این حال قانونگذار علی¬رغم همه انتقادات مجددا آن را در ماده 302 به عنوان یکی از مصادیق مهدورالدم بودن زانی و زانیه با موضوع جواز قتل در فراش برای شوهر مطرح کرده است که می¬تواند از مصادیق بارز خشونت خانگی به حساب آید.
در این مبحث در جهت شناخت علل و عوامل خشونت خانگی با موضوعیت پژوهش مورد نظر، در ابتدا لازم است پیرامون عوامل خشونت خانگی با محوریت علیه زنان پرداخته شود تا بتوانیم پس از آن از مصادیق بارز خشونت خانگی که موضوع قتل در فراش؛ مهدورالدم دانستن زانی و زانیه است بپردازیم که قانونگذار نیز به صراحت در مواد قانونی که در مباحث آتی مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت، جواز آن را به شوهر داده است.