چکیده:
لالایی نوعی موسیقی آوایی است که مادران خلق می کنند تا کودکان خود را به آرامش و خواب
دعوت کنند. با دقت در مضامین اشعار لالایی ها می توان نگرش هر قوم را درباره جنسیت فرزند،
چگونگی ابراز عاطفه مادران نسبت به فرزندان خود و تثثیر شرایط اجتماعی اقتصادی بر فرهنگ ها
و باورهای قومی بازشناخت. مضامینی که در لالایی ها نهفته اند، آن چنان با شرایط عاطفی مادر و
تاثیرات محیط بر روحیه او در ارتباط اند که گاه لالایی ها را می توان بازگوکننده گهله گذاری ها و
شکایت های مادرانه از مشقت های تحمیلی روزگار و تلخکامی ها و ناکامی های زندگی یا حتی ابراز
ناراحتی از جور همسالان نسبت به فرزندان دانست و گاه به عنوان ابزاری برای آشنا ساختن کودک
با زندگی و محیط پیرامون در نظر گرفت. در مقاله حاضر که برآمده از پژوهش های میدانی و همچنین
مطالعه کتابخانه ای پژوهشگر است، به بررسی جایگاه باورها در لالایی های ایرانی و همچنین
چگونگی بهره گیری مادران ایرانی از لالایی ها برای انتقال آداب و فرهنگ ایرانی اسلامی و معنویت
نهفته در آن، پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
کاووس حسن لي (١٣٨٢) در مقالۀ «لالاييهـاي مخملـين » نگـاهي بـه خاستگاه و مضامين لالايي هاي ايراني داشته و نظـر پژوهنـده بـر ايـن اسـت کـه زبـان لالاييهاي ايراني، زبان رسمي و محاوره اي است که برخي از ساختارهاي نحـوي زبـان عاميانه در آن راه يافته است ؛ شرايط اجتماعي و اقليمي مناطق مختلف جغرافيايي ايران ، بر درونمايه اشعار لالاييها تأثير داشته و اگرچه اين اشعار بـه لحـاظ سـاختار و قواعـد وزن عروضي خالي از اشکال نيستند، شيوة اجراي آنها نقص ها را ميپوشـاند؛ همچنـين در لالاييهاي ايراني، موضوعاتي همچون آرزوها، رنج ها و دردهاي مادرانـه خودنمـايي ميکنند و اين موجب شده است که حتي در مواقعي که برخي از شاعران رسمي کشـور با رعايت قوانين سرايش ، به سرودن لالايي دست مـيزننـد، سـروده آنهـا از سـادگي و صميميت کلام لالاييهاي سنتي که باعث پذيرش آنها ميشود، بيبهره باشـد.
در اين نـوع پـژوهش هـا، بـه شکل ضمني به وجود نمادهاي مذهبي يـا امامـان شـيعه در اشـعار لالايـيهـا در کنـار موضوع اصلي پرداخته شده است ؛ مانند مقالـه نشـميل معـروف پـور (١٣٩٥) بـا عنـوان «تحليلي بر لالاييها و نغمه هاي ناز و نوازش مادران کرد، گويش سوراني ـ مکري» کـه ضمن برشمردن کارکردهاي مختلف لالايي خواندن زنان کرد، يکي از اين کارکردهـا را بازتاب شرايط جامعه از جمله شرايط اعتقادي بيان کـرده اسـت .
امـا حسـين ريـاحي و ميترا سعيدي (١٣٨٥) در مقالۀ «لالاييهاي مادران کرد با تأکيد بـر مضـامين مـذهبي» در کنار شرح مختصري از انواع لالاييهاي رايج در ميان اقوام کـرد بـه ايـن نتيجـه دسـت يافته اند که لالاييهاي مادران کرد افزون بر اينکه کاربرد تعلـيم و تربيتـي داشـته انـد، در 0٤٥ انتقال مفاهيم بنيادي و ارزش هاي فرهنگي، مذهبي و تاريخي قوم کرد نيز مؤثر بوده انـد؛ چرا که مادر با توسل به خداوند بزرگ و بزرگان دين ، حمايت آنها را براي فرزند خـود خواهان است و به شيوه اي زيبا، مفاهيم مـذهبي قـوم اش را از طريـق اشـعار بـيپيرايـه لالايي به فرزند خود منتقل ميکند.