چکیده:
کانت معتقد است که یکی از اساسیترین کارکردهای تخیّل، فراهم آوردن عینیت است. نقش تخیّل در تقویم عینیت هم شامل احکام متعیّن شناختی مربوط به فاهمه است و هم شامل احکام تاملی زیباییشناختی. او همواره تخیّل را در ارتباط با اموری همچون فاهمه و خودادراکی نفسانی و شهودهای محض، یا حسّ مشترک و حکم تاملی قرار میدهد. تخیّل در ارتباط با دیگر قوای شناسایی همواره نقش محوری داشته است. این نقش را به سادگی میتوان امکان تقویم عینیت دانست. این نوشتار در گام نخست، به مسئله چگونگی تامین عینیت از سوی تخیّل در همکاریاش با فاهمه - در نقد عقل محض - خواهد پرداخت و سپس به این سوال خواهد پرداخت که تخیّل چگونه در اتّحاد با حس مشترک و عمل تامل مطرح شده در نقد قوه حکم فراهمآورنده مرجعی عینی برای آنهاست؛ به گونهای که بدون آن امکان اعتبار همگانی برای احکام ذوقی۔ زیباییشناختی از دست خواهد رفت.
خلاصه ماشینی:
اين نوشـتار در گام نخسـت ، به مسـئلۀ چگونگي تأمين عينيت از سوي تخيل در همکاري اش با فاهمه - در نقد عقل محض - خواهد پرداخت و سـپس به اين سـؤال خواهد پرداخت که تخيل چگونه در اتحاد با حس مشترک و عمل تأمل مطرح شده در نقـد قؤە حکم فراهم آورنـدٔە مرجعي عيني براي آنهـاســت ؛ بـه گونـه اي که بدون آن امکان اعتبار همگاني براي احکام ذوقي ۔ زيباييشناختي از دست خواهد رفت .
کانت در آنجا تخيل را به عنوان قوه اي در نظر ميگيرد که به واسطۀ توليد شـاکلۀ اسـتعلايي ميان شهود حسي و فاهمۀ محض پل ميزند و از اين طريق امکان اطلاق مقولات را بر شـهود حسـي ايجاد ميکند، اما کارکرد تخيل در آنجا صرفا محدود به شاکله سازي نيست ، بلکه افزون بر آن ، منشــأ هر وحدت تأليفي اســت .
اغلب مفســران کانت بر اين باور هســتند که بازي آزاد تخيل و فاهمه در هر دو بخش تحليل امر زيبا و اســتنتاج اســتعلايي ربط چنـداني به حکم ذوقي ندارد و بايد کارکرد آن را ذيل کارکرد احکام شــناختي طبقه بندي کرد، امـا کانت کارکرد ديگري را نيز در اســتنتاج اســتعلايي براي تخيل در نظر ميگيرد که با حکم تأملي محض و حس مشــترک ١ متحد اســت .
از اين منظر کـارکرد تخيـل همـانند کارکرد آن در تحليل امر زيبا، کارکردي اپيســتمولوژيک اســت ، اما آنجا که کانت تخيل را در ارتباط با Sensus communis (حس مشــترک) به کار ميبرد، تخيل ديگر ماهيتي صـرفا معرفت شـناختي ندارد، بلکه در ارتباط با حس مشترک کشف کننده اصلي وجودي و کاملا عيني - ديگران - براي حکم ذوقي اسـت که ضرورت اعتبار کلي حکم ذوقي را تبيين ميکند.