چکیده:
در زبان روزمره، زبان علمی، احکام اخلاقی و دعاوی حقوقی جملات زیادی وجود دارد که در آنها امری عدمی، علّت یا معلول یا هم علّت و هم معلول واقع شده است؛ جملاتی مانند: «بیتوجهی حامد به گلها علّت از میان رفتن آنهاست»، «کمبود ویتامین دی علّت بیماری نرماستخوانی است» و «خودداری جرّاح از جراحی، علّت مرگ بیمار است». علیّت مورد استفاده در این جملات را میتوان «علیّت عدمی» خواند. یک پرسش اساسی درباره این دست جملات این است که آیا کاربرد واژه «علت» در چنین مواردی، ناشی از بیدقتی و تسامح است یا حاکی از امری واقعی و مستقل از ذهن ما. به بیان دیگر، آیا باید تعبیر «علیّت» در این جملات را واقعگرایانه خوانده، حاکی از امری عینی دانست و یا آنکه باید آنها را ناواقعگرایانه خواند و بیان محرّفی از واقعیت شمرد. هلن بیبی از جمله فیلسوفان تحلیلی است که از موضعی دیویدسونی بر ناواقعگرایی در علیّت عدمی استدلال کرده است. نگارنده پس از توضیح کوتاه علیّت عدمی و طرح مسئله، به صورتبندی و ارزیابی استدلالهای بیبی پرداخته، نشان داده که استدلالهای او ناتمام است. ادعای نویسنده در اینجا، صرفا انتقادی و سلبی است و به منزله دفاع از واقعگرایی در علیّت عدمی نیست.
خلاصه ماشینی:
عليت عدمي و بررسي يک روايت ناواقع گرايانه ِ سيد علي طالقاني تاريخ دريافت : ۱۳۹۷/٠۴/٣١ | تاريخ پذيرش : ۱۳۹۷/۱۱/۲۲ چکيده ّ در زبـان روزمره ، زبـان علمي ، احکـام اخلاقي و دعـاوي حقوقي جملات زيادي وجود دارد که در آنها امري عدمي، علت يا معلول يا هم علت و هم معلول واقع شــده اســت ؛ جملاتي مانند: «بي توجهي حامد به گل ها علت از ميان رفتن آنهاســت »، ِ «کمبود ويتامين دي علت بيماري نرم اسـتخواني اسـت » و«خودداري جراح از جراحي، علت مرگ بيمار است ».
آرمســترانگ (٢٠٠٤ ;١٩٩٩ ,Armstrong)، فيل داو ( ;٢٠٠١ ;٢٠٠٠ ;١٩٩٩ ,Phill Dowe ٢٠٠٩ ;٢٠٠٤)، شـافر (٢٠٠٤ ;٢٠٠٠ ,Schaffer)، پرسـن (٢٠٠٢ ,Persson)، رايبر (٢٠٠٢ ,Reiber)، بيبي (٢٠٠٤ ,Beebee)، هال (٢٠٠٤ ,Hall) و هانت (٢٠٠٥ ,Hunt) از ديگر فيلسوفاني هستند که اين موضوع را درخور بررسي يافته اند.
براي نمونه ، اگر کامران ســهل انگارانه اطلاعات قابل توجه خود را دربارٔە برنامه هاي يک گروه تروريســتي در اختيار نيروهاي امنيتي قرار ندهد و بـه همين ســبـب ، تعـداد زيادي انســان بيگناه ، جان خود را از دســت دهند، آيا قصــور کامران در ارائۀ اطلاعات ، علت مرگ جان باختگان است و از اين رو کامران شايستۀ سرزنش است ؟ از ديگر مسـائل مرتبط با موضوع عليت عدمي، ادراک حسي امور عدمي است .
the network model of causation ِ توضـيح مقدمۀ ١ اين اسـت که نميتوان عليت عدمي و مدل شـبکه اي عليت را پذيرفت و رخداد منفي را انکار کرد.