چکیده:
تمایز در تعریف نقش های جنسیتی، از مهم ترین ممیّزه های رویکرد اسلامی و جامعه شناختی است. طبق دیدگاه جامعه شناختی، فرهنگ از منابع مهم در تعریف نقش جنسیتی است، یعنی در فرهن گهای مختلف تفاوت های بارزی بین نقش های اجتماعی وجود دارد. همچنین تقسیم بندی نق شها بر اساس جنسیت، به شکل متمایز یافته آن پس از صنعتی شدن جوامع رخ داده است و سرعت تغییر جوامع و دگرگونی های اجتماعی بر تغییر نقش های اجتماعی موثر بوده و به حذف یا تعدیل نق شها منجر شده است. اما در دیدگاه اسلامی زن از نظر انسانیت، ارزشمندی و کرامت انسانی، هیچ تفاوتی با مرد ندارد، اما در نقش های خانوادگی، اجتماعی و برنامه ریزی ها باید به تناسبات تکوینی و کارکردهای متمایز ایشان توجه شود و تفاوت های طبیعی، منشا انتظارات از نقشهای زنانه و مردانه قرار گیرد. مقایسه دیدگاه دینی با رویکرد جامع هشناختی نشان می دهد که عمده تفاوت رویکرد دربا ره نقش های جنسیتی به تعریف متفاوت جنسیت به عنوان امری اجتماعی یا طبیعی باز میگردد.
خلاصه ماشینی:
در عرصۀ عمومی، به زنان گفته میشود که حضور اجتماعی با وظایف آنان در نقش همسری تعارض دارد و به حرفۀ همسر، شوهرداری و مادری لطمه میزند و از طرف دیگر، عنوان میشود فشارها برای خود زنان نیز مضر است.
از آنجایی که با اشتغال زنان و مردان، قهرا تعدد و فشار نقش برای زنان پیش میآید و کار خانه دائما دچار اختلال میشود، راهحل پیشنهادی، تقسیم کار در منزل بین زن و مرد است، اما در عمل مشاهده میشود که مردان تمایل اندکی به کمک به همسرانشان از خود نشان میدهند (توسلی، ۱۳۸۲: 14).
تفاوتهای تکوینی و به تبع آن تفاوتهای حقوقی و تفاوت در نقشهای خانوادگی و اجتماعی در اسلام، هرگز به معنای تفاوت در ارزشگذاری و فضایل انسانی میان زن و مرد نیست، بلکه اسلام با توجه به استعدادهای خدادای، توانمندیهای متمایز دو جنس، مراعات مصالح خانوادگی، تقویت جایگاه خانواده، تأمین امنیت و آرامش روانی همسران و تربیت نسلهای صالح و حمایت از جنس زن در مواردی که موجب آسیبپذیری او میشود و حفظ سلامت اخلاقی جامعه و حراست از هویتهای مردانه و زنانه، حقوق و تکالیف زنان و مردان را با توجه به تمایزات طبیعی آنها رقم زده است.
<H2>نتیجهگیری</H2> براساس ادلۀ ذکر شده از متون دینی، میتوان گفت درست است که برخی از تمایزات نقشهای جنسیتی برای زنان و مردان، ناشی از فرهنگ جوامع و انتظارات اجتماعی شکل گرفته در جامعه است، اما عمومیت برخی ویژگیها در زنان و مردان و تمایل آنها به سوی اجرای نقشهای خاص خود در سطح جهانی و در میان اقوام و ملل مختلف، نشان از خاستگاه طبیعی آنها در میان دو جنس زن و مرد خواهد داشت.