چکیده:
اولیویه روآ اسلام شناس فرانسوی، نظریهای دربارة اسالم سیاسی مطرح نموده که به شکست اسالم سیاسی معروف است. به اعتقاد او، اسالم سیاسی نه تنها زادة مدرنیسم است، بلکه هیچ راهی جز پذیرش منطق آن ندارد. روآ استدالل میکند که تنها یک گونه مدرنیسم وجود دارد و آن هم مدرنیسم غرب است؛ از این رو، سازگاری اسالم سیاسی نمیتواند مدرنیتة اسالمی و به تبع نظام سیاسی - اجتماعی مدرن بنا نماید. مقالة حاضر، نظریة شکست اسالم سیاسی روآ را با بهرهگیری از روش تحلیلی نقد درونگفتمانی واکاوی میکند؛ بدین معنا که این نظریه را با چهارچوبها زبانی گفتمانهای غربی - یعنی فضای گفتمانی بیرون از زبان سیاسی- اجتماعی اسالم- مورد سنجش قرار میدهد. این تحقیق مقاله مدلل میسازد که نظریة شکست اسلام سیاسی روآ، ظرفیتهای پنهان گفتمان اسالم سیاسی برای هویتسازی و بنای نظام سیاسی اجتماعی خاص خود - یعنی مردمساالری دینی - و همچنین امکان سازگاریآن با مدرنیسم را نادیده گرفته است.
خلاصه ماشینی:
روآ استدلال مي کند که تنها يک گونه مدرنيسم وجود دارد و آن هم مدرنيسم غرب است ؛ از اين رو، سازگاري اسلام سياسي نمي تواند مدرنيتۀ اسلامي و به تبع نظام سياسي - اجتماعي مدرن بنا نمايد.
ساختار ِ مقاله نيز چنين تنظيم شده که ابتدا نظريۀ شکست اسلام سياسي روآ توصيف شود، سپس اين نظريه - با نظريه هاي مختلف که در درون فضاي گفتمان غربي دربارة اسلام سياسي تدوين شده است - مورد ارزيابي قرار گيرد.
از ديگر تفاوت هاي ميان اين دو اينکه روآ معتقد است اسلام گرايان سياسي به صورت مسالمت آميز به منطق مدرن غربي تن در خواهند داد، در حالي که لوئيس مقابلۀ خشونت آميز آنها با غرب را حتمي مي داند.
علاوه بر اين ، فولر با بررسي وضعيت اسلام گرايان سياسي در جوامع اسلام گرايي معاصر نشان مي دهد که دولت هاي سودان و افغانستان در دام استبداد گرفتار آمدند؛ به بيان ديگر، فولر - برخلاف نظر روآ - معتقد است که در جهان اسلام ، الگوهاي سنتي استبداد به شيوه اي نوين بازتوليد شده ، اما در ايران نشانه هايي از حرکت به سوي دموکراسي مبتني بر اسلام مشاهده مي شود )٩٧ :٢٠٠٣ Fuller(.
او نيز اسلام گرايان سياسي را نيرويي مخالف مدرنيسم غربي معرفي مي کند، البته با تأکيد بر جنبه هاي فرهنگي - تمدني اسلام سياسي معتقد است که آنها تلاش مي کنند فرهنگ سنتي - اسلامي خود را در مقابل فرهنگ مدرن مسيحي احيا نمايند.