چکیده:
ادبیات تطبیقی از جمله رویکردهایی است که به بررسی مولفههای مشترک ادبیات، جریانهای فکری، مکاتب ادبی و... در زبانهای مختلف میپردازد و میزان تاثیر و تاثر آنها را در حوزههای مختلف ادبی بررسی میکند. شعر شاملو و ریتسوس به دلیل در بر داشتن اندیشههای جهانوطنانه و اجتماعی، ظرفیت نقدپذیری بالایی در حوزه ادبیات تطبیقی دارند. یانیس ریتسوس از جمله برجستهترین شعرای یونانی قرن بیستم است که به دلیل داشتن دیدگاه مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و همچنین در مقام یک منتقد اجتماعی، تا حدی که اشعارش بازتابدهنده وضعیت جامعه خود بوده است، همسانیهای ویژهای با نگاه اجتماعی و نقادانه شاملو دارد، همین امر ضرورت و زمینه لازم را برای پژوهشی تطبیقی در آثار این شاعران فراهم میآورد. شاملو و ریتسوس انسانهای عمیق و نخبهای هستند که به انسان و جهان پیرامون خود رویکردی خاص و متفاوت دارند. شاعرانی که در طول زندگانی خود کوشیدهاند من واقعی انسان را به او باز شناسانند و از سویی دیگر وظیفه او را نسبت به هستی و جهان پیرامونش به او نشان دهند.
خلاصه ماشینی:
بررسي تطبيقي جايگاه انسان در شعر احمد شاملو و يانيس ريتسوس * تاريخ دريافت : ٩٦/٦/٥ نازنين احمدخان بيگي تاريخ پذيرش : ٩٦/١١/٤ فرشته گلچين راد ** چکيده ادبيات تطبيقي از جمله رويکردهايي است که به بررسي مؤلفـه هـاي مشـترک ادبيـات ، جريان هاي فکري، مکاتب ادبي و...
يانيس ريتسوس از جمله برجسته ترين شعراي يوناني قرن بيسـتم اسـت که به دليل داشتن ديدگاه مختلف سياسي، اجتمـاعي و فرهنگـي و همچنـين در مقـام يک منتقد اجتماعي، تا حدي که اشعارش بازتاب دهنده وضعيت جامعه خود بوده است ، همسانيهاي ويژه اي با نگاه اجتماعي و نقادانه شاملو دارد، همين امر ضـرورت و زمينـه لازم را براي پژوهشي تطبيقي در آثار اين شاعران فـراهم مـيآورد.
در حقيقت عشق هنگامي آغاز ميشود کـه انسـان بـه ارزش انسان پي ميبرد و در صدد کشف خويش برميآيد(رونق ، ١٣٨٨: ١٣٣): چاهي در خود زدن چاه و به خويش اندر شدن به جست وجوي خويش آري هم از اين جاست فاجعه که آغاز ميشود (شاملو، ١٣٨٣: ٥٥٩) (مجموعه «آيدا، درخت و خنجر و خاطره »، بيانگر عشق شاملو به انسان است که او را از هرچه دشمني اسـت بـازميدارد.
براي شاعر که انسان درون خود را کشف کرده ، و در لايه هاي متراکم درون خويش ، جهان هايي عظيم يافته است ، شاعر به ديگر عظمـت همه انسان ها که انسانيت است ، پي برده بنابراين (رونق ، ١٣٨٨: ١٤١): از مهتابي به کوچه تاريک و به جاي همه نوميدان ميگريم (شاملو، ١٣٨٣: ٦٠٦) (عشق در اين شعر شاملو «ققنوس در باران » هرچند با موفقيت همراه است اما باز بـا درد قرين است .