چکیده:
شناسایی سنتهای عاشورایی در میان حاکمان، به عنوان بخشی از طبقه نخبه جامعه، در مقطع مهم تاریخیِ 656ق (سال سقوط بغداد و خلافت عباسی) تا 907ق (تأسیس دولت صفویه)، با هدف کشف میزان تأثیر این سنتها بر رشد و گسترش تشیع، بسیار مهم است؛ زیرا تأثیرگذاری این قشر در ترویج و همگانیکردن سنتهای عاشورایی در میان مردم، از دیگر نخبگان بیشتر بوده است. با بررسی متون تاریخیِ این مقطع زمانی و با یاریگرفتن از مقوله «آیین» به عنوان چارچوب مفهومی بحث، در مجموع میتوان به چهار سنت دست یافت: «تفکر اولویت سادات حسینی برای خلافت و حکومت»، «ادعای خونخواهی اهل بیت»، «سنت وقف و ذکر نام ائمه اطهار در آن» و «زیارتکردن حاکمان از مراقد ائمه اطهار». همچنین میتوان از همراهشدن این سنتها و تناسب آن با تحولات فرهنگی و اجتماعی این دوران یعنی گسترش فعالیت سیاسی ـ اجتماعی شیعیان پس از حمله مغولان، میل و گرایش بعضی از حاکمان به تشیع و نزدیکی تصوف و تشیع، موجبات سرعتگرفتن رشد و گسترش تشیع را در محدوده جغرافیایی، تمدنی و فرهنگی ایران نتیجهگیری کرد و از این منظر، شناخت جدیدی از تاریخ اجتماعی و سبک زیست اجتماعی شیعیان ایران در تعامل با سنتهای عاشوراییِ حاکمان به دست آورد.
خلاصه ماشینی:
بر همین اساس گروههای مختلفی از جامعه مسلمانان به تناسب شرایط روزگار، هر از چندی به این مسئله توجه نشان میدادند و علویان یا طرفداران علویان تلاشهای زیادی برای کسب خلافت میکردند که البته در بیشتر موارد جنبه مردمی داشت و طبقات فرودست مردم در پی یکی از علویان، علم مخالفت و قیام در مقابل حاکمان برمیافراشتند که اغلب به سبب قدرت حاکم، به ثمر نمیرسید؛ اما از سده هفتم به بعد، خصوصا پس از حمله مغول، تفکر حق حاکمیت و خلافت علویان و سادات حسینی، از اقلیت شیعیان به میان اکثریت یعنی اهل سنت نیز رخنه کرد و حتی گامی فراتر یافت و مورد توجه نخبگان جامعه و حتی حاکمان قرار گرفت (شبانکارهای، 1381: 2/272)؛ زیرا از گذشته تلقی اینکه حرکت امام حسین(ع) در روز عاشورا برای به دست آوردن حکومت بوده است، با استناد به سخنان خود آن حضرت وجود داشت (طبری، 1378: 5/357) و از این جهت تفکر اولویت و استحقاق فرزندان امام حسین(ع) برای کسب خلافت و حکومت در اذهان موجود بود و زمینه را برای گسترش تشیع از بعد فکری و عملی فراهم میکرد.