چکیده:
خاورمیانه با موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک خود و برخورداری از منابع عظیم انرژی، در طول تاریخ همواره کانون توجهات قدرتهای فرامنطقهای بوده است. این عوامل باعث شده که ایالات متحده آمریکا بهعنوان تنها قدرت بزرگ جهانی توجه خاصی به این منطقه داشته باشد و در ابعاد مختلف، راهبرد نوین خود را در منطقه خاورمیانه پیگیری کند. پژوهش حاضر در پاسخ به چیستی راهبرد آمریکا در منطقه خاورمیانه بر اساس روش اسنادی و با استناد به اسناد امنیت ملی ایالات متحده، در چارچوب نظری نظمهای منطقهای، این فرضیه را ارائه میکند که راهبرد ایالات متحده از هژمونی کلاسیک به هژمونی ملایم، در ایجاد نظم منطقهای خاورمیانه تغییر کرده است. این نوشتار همچنین، این یافتهها را ارائه میکند که راهبرد نوین ایالات متحده آمریکا مبتنی بر همکاری با حداقل منافع مشترک کشورهای منطقه خاورمیانه بوده و در فضای منطقه و جهان، به دنبال ایجاد مشروعیت و رضایت برای اعمال قدرت خود است.
خلاصه ماشینی:
اين نوشتار همچنين ، اين يافته ها را ارائه ميکند که راهبرد نوين ايالات متحده آمريکا مبتني بر همکاري با حداقل منافع مشترک کشورهاي منطقه خاورميانه بوده و در فضاي منطقه و جهان ، به دنبال ايجاد مشروعيت و رضايت براي اعمال قدرت خود است .
اين تغيير راهبرد آمريکا که مبتني بر هژموني ملايم و بر اساس همکاري به همراه محدوديت نهادي قدرت در منطقه است ، در شرايطي از سوي ايالات متحده پيگيري ميشود که اين کشور پس از فروپاشي شوروي به عنوان تنها ابرقدرت جهان ، در پي جلب مشروعيت و رضايت جهاني براي اعمال قدرت خود بوده و تلاش ميکند اين اعمال قدرت را استمرار بخشد.
اين ائتلاف سازي يکي از اقدامات مهم ايالات متحده در سطح منطقه و جهان است ، که در بخشي از سند امنيتي سال ٢٠١٠ ميلادي اين کشور به ضرورت آن چنين اشاره شده است : ما در خارج از آمريکا در حال تقويت اتحادها، ايجاد مشارکت هاي جديد و استفاده از تمام ابزارهاي قدرت آمريکا براي پيشبرد اهدافمان هستيم که شامل ارتقاي توانمنديهاي ديپلماتيک و توسعه ، به همراه توانايي جلوگيري از درگيري و کار در کنار ارتش است .